✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🔹 جبر و اختیار (2)
س: لطفا جبر و اختيار را توضيح دهيد.
ج: اينكه گويي اين كنم يا آن كنم خود دليل اختيار است اي صنم.
دو راه پيش مي آید. به اين طرف مي تواني بروي؛ به طرف دیگر هم مي تواني بروي؛ چون اختيار داري. ولی جبر يك طرفه است. نمي شود هم اين را و هم آن را رفت. ما هر دو را مي توانيم. گاهی باید به اين طرف برويم، اما نمي رويم و به طرف دیگر مي رويم. خيلي روشن است؛ منتهي اگر انسان زياد بحث كند، گرد و غبار، عقلش را کمی مي گيرد و نمي فهمد و الّا با جبر خيلي چیزها خراب مي شود.
س: پس چرا انبیاء با دیگران متفاوتند؟
ج: همه از نظر خلقت مساوی هستند. خدا هر چه به انبیاء داده، به دیگران هم می دهد. چشم، گوش، زبان، دست و پا، هر چه لازم است، خدا داده است. چیزی به نام اختیار هم داده است. انسان آزاد است که از این ها استفاده ی مثبت یا استفاده ی منفی کند. اگر بخواهد استفاده ی منفی کند، می تواند. لذا کافر می شود؛ فاسد می شود. استفاده ی مثبت هم می تواند بکند. در نتیجه مؤمن و باتقوا می شود. این با خود انسان است که هر چه را انتخاب کرد، خدا قبلاً می داند. از روی جبر نیست، بلکه به انتخاب خود انسان است.
س: آیا این صحیح است که بگوییم انسان در خلق شدن و به دنیا آمدن، مجبور است؟
ج: آیا می تواند نیاید؟ آمدن و رفتنش به اختیار نیست؛ اما سایر شئون حیات به اختیار انسان است. وقتی به دنیا آمد، می تواند راه برود؛ می تواند بخوابد؛ می تواند بخندد؛ می تواند گریه کند؛ می تواند بدهد و می تواند بگیرد. همه ی این ها به اختیار است؛ اما آمدن در اختیارش نیست. عوامل دیگر او را می آورند و عوامل دیگر هم او را می برند. به اختیار نیست. هر کس بگوید من نمی روم، او را می برند؛ اما در این وسط، اختیار دارد و تمام کارها با اختیار خود اوست.
س: لطفاً آیه ی زیر را توضیح دهید: «وَ قالَ الَّذينَ أشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلّا الْبَلاغُ الْمُبينُ»
ج: بعضی از مشرکین ادعای جبری بودن می کردند و می گفتند: «خدا خواسته که ما بت بپرستیم؛ خدا خواسته ما این کارها را بکنیم.» همه را گردن خدا می گذاشتند و راحت می شدند. یادشان رفته بود که خدا به آن ها اختیار داده و قدرت و توان داده است.
اختیار کنید و با توان اجرا کنید. این را شما به حساب نمی آورید و می گویید: «جبر». جبر یعنی چه؟ شما صبح تا شام با اختیار کار می کنید. این منطق غلطی است.
خیلی از اراذل و اوباش از جبر در سلطه گری ها استفاده می کردند. کار بد می کردند و وقتی مردم آن ها را نهی از منکر می کردند، بدشان می آمد و می گفتند: «به گردن خداست. خدا این کارها را کرده است.» و راحت می شدند؛ اما نمی دانستند که پته ی این حرف روی آب است. درست نیست. وجدان هر انسانی حکم می کند که من با اختیار کار می کنم نه با جبر.
✍🏻 ادامه دارد ...
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
#کانالمهدویت_بصیرت
@mah_daviat313