📍 مگر آقای پناهیان چه گفت که اینقدر مورد حمله قرار گرفت؟
🔹۱. اگر ویدئوی کامل صحبتهای آقای پناهیان را گوش دهید، درمییابید اشارۀ ایشان به روزنامۀ کیهان در کنار دیگر روزنامهها صرفاً از باب مثال بوده و هیچگونه تعریض به روزنامۀ کیهان نزدهاند و منظور ایشان قاعدهای بوده که ممکن است بر هر روزنامهای که دچار خطا شود صدق کند. ایشان میگویند: «من از رئیس مجلس میخواهم قانونی تصویب شود تا جلوی هر روزنامهای که از منابع دولتی استفاده میکند و دوقطبیسازی میکند، گرفته شود؛ فرقی نمیکند؛ از کیهان گرفته تا اطلاعات تا جمهوری اسلامی و هر روزنامۀ دیگری». بنابراین، آقای پناهیان روزنامۀ کیهان را از باب مثال در کنار روزنامههای اطلاعات و جمهوری اسلامی و دیگر مثالها ذکر کردند. وگرنه در غیر این صورت علاوهبر کیهان، روزنامۀ جمهوری اسلامی و اطلاعات که ایشان اسم بردند جزو روزنامههای دوقطبیساز محسوب میشدند که خب این برداشت از صحبتهای ایشان نارواست.
🔹۲. مقابله با دوقطبیسازی جعلی صرفاً نظر آقای پناهیان نیست، بلکه فرمایش مؤکد حضرت آقاست. آقای پناهیان این بیانات را صرفاً تبیین کردهاند. اینکه دوقطبیسازی باعث میشود شما نتوانید از خوبیهای جریان رقیب تعریف کنید و مجبور شوید از نقاط ضعف جریان خودی دفاع کنید، آیا چیزی جز حرف صحیح و حق است؟ طبق نگاه دوقطبیسازان، یک نفر یا خائن است یا انقلابی. اگر کسی در قطب ایشان نباشد، انقلابی نیست و اگر کسی در سمت آنها بازی کند، دیگر نباید او را نقد کرد، حتی اگر مقابل فرمایش رهبری عمل کند یا حرف بزند. دوقطبیسازی نیاز حیاتیِ کسانی است که حیات سیاسیشان در برچسبزنیهایی ازقبیل «وسطبازی یا صورتیبازی» است. پایان دوقطبیسازی پایان این قبیل برچسبزنها خواهد بود. البته نقد هر کس ازجمله آقای پناهیان طبیعی است و اشکالی ندارد، اما اگر معتقد باشیم هر کسی که خلاف منافع حزب و دستۀ ما حرف بزند او را انقلابی ندانیم، عیناً در تضاد با انقلابیگری است.
🔹۳. رهبر انقلاب، بهصورت جدی، با ایجاد دوقطبیهای جعلی در کشور مخالفاند. رهبر انقلاب میفرمایند: «یک وقت [هم] هست اختلاف نظر جوری است که هر چیزی از یک طرف صادر بشود ــهرچه میخواهد باشد: فکر، عمل، خوب، بدــ از سوی این طرف دیگر محکوم است، از این هم هرچه صادر میشود از طرف او محکوم است؛ اسم این دوقطبی است. [...] اینها از کارهایی است که امروز مخالفین ملّت ایران و دشمنان ملّت ایران مشغولند». آیا آقای پناهیان چیزی جز این بیان رهبر انقلاب را گفته است؟ اینجماعت چرا مستقیماً به رهبری حمله نمیکنند، اما به تبیینکنندگان حرف ایشان هجوم میبرند؟ زیرا مخالفت با سخن صریح رهبری هزینه دارد و عدهای چون تمام اعتبار ظاهریشان از رهبری است، نمیتوانند مخالفت خود را با آقا علنی کنند، لذا سخنان رهبری از هر زبان دیگری خارج شود، این افراد سریعاً موضع میگیرند. نمونه دیگرش هم بحث حمایت از دولت پزشکیان و کمک به موفقیت پزشکیان است که رهبری بارها تکرار کردند، اما این جماعت باز هم به قالیباف حمله میکنند، زیرا قالیباف هم از بُن دندان باور دارد که موفقیت دولت موفقیت اسلام و ایران است.
🔹۴. مجدداً اشاره کنم نطق دکتر قالیباف نزد حضرت آقا نظر جریان انقلابی دربارۀ وفاق را مشخص کرد که با تأییدات رهبری همراه شد. همانطور که آقای قالیباف در آن نطق گفت، ما با دولت در یک جبهۀ سیاسی نیستیم، اما با حفظ اختلاف سلیقهها خود را کنار دولت میدانیم . رهنمودهای رهبر انقلاب تنها معیار مواجهۀ ما با دولت چهاردهم است. هرجا دولت ذیل تأییدات و تأکیدات حضرت آقا باشد، حمایت خواهیم کرد و هر زمان هم از رهنمودها و سیاستهای رهبر معظم انقلاب عدول کند، محکم مقابل دولت خواهیم ایستاد و رفتار آن را اصلاح خواهیم کرد. بنابراین تأکید حضرت آقا بر کمک به دولت را تشریفاتی و تصنعی و از روی تعارف و رفع تکلیف نمیدانیم. وقتی آقا میگویند باید به دولت کمک کرد، یعنی باید به دولت کمک کرد و نباید در کمین شکست دولت نشست تا بعد از شکست، ما جای او را پر کنیم. حال سؤال این است: کسانی که رودربایستی را کنار گذاشتند و مترصد پایان ناتمام دولت چهاردهم نشستهاند، توصیههای رهبر انقلاب را چگونه توجیه میکنند؟ آیا این توصیهها را هم تفسیر به رأی میکنند یا تصمیم گرفتهاند رودربایستی را کنار بگذارند و، با نظریههایی ازجمله «رأی تقلیدی نیست»، باورشان را نسبت به پذیرش رهنمودهای رهبری شفاف کنند؟
🏝تلاش در راه تبیینوبصیرتافزایی
| جایی برای نـزدیکشدن بـه آفـتـابولایـت🌤
#مهدویت_بصیرت
🆔
@mah_daviat313
#قرارگاهبصیر
🆔
@ghararemaa