آتشسوزی اخیر در آمریکا یک بار دیگر نشان داد که تا چه حدرژیم آمریکا دچار بحران وجودی است.
آمریکا گویا ناچار است برای ماندن بسوزاند و بسوزد. این قدرت شیطانی گویا آنقدرها هم که میگویند سر حال نیست.
انگار او مجبور است به همه دنیا تجاوز کند تا زنده بماند. از داخل پوچ شده و برای اینکه دیگران را با خود ویران نکند هزینه دریافت میکند.
اگر بتوانیم بین قوت وقدرت تفاوتی قائل شویم، آنگاه میتوانیم بگوییم که اقتدار تمدن غرب امروز قطعا محصول قوت نیست.
از سوی دیگر عجز غرب را در مهار تهدید بر روی اسرائیل را نیز شاهدیم.
دهها میلیارد دلار کمکهای فوری و حضور مستقیم با تمام امکانات و داراییها نتوانسته امنیت و آرامش را به اسرائیل بازگرداند.
در طول چند دهه هزاران میلیارد دلار هزینه شده و دهها میلیون نفر کشته و مجروح و اسیر و آواره شدهاند. اما گره از کار فروبسته آمریکا بازرنکردهاند.
آمریکا به تدریج ملتها را از دست میدهد و دولتها را گروگان میگیرد. قلبها را میآزارد و تنهارابه کار میگمارد. محبت را درآتش شهوت میریزد ومیدان حادثه را گرم میکند. جامعهها را از هم میدرد و مردم را نامردم میکند تا تاب رویارویی نداشته باشند.