"در محضر امام زمان ارواحناه فداه" (قسمت اول) ﷻ 💥شیخ زاهد عابد شمس الدین محمدبن قارون می گوید: در حله حاکمی بود که او را مرجان صغیر می گفتند، او مرد ناصبی و مخالف شیعه بود. روزی بعضی از مغرضین به او گفتند که ابوراجح حمامی که شیعه است، دائما بعضی از صحابه را لعن می کند. مرجان دستور داد تا او را حاضر کنند وقتی او حاضر شد دستور داد او را بزنند. ✨💫✨ مأمورین به قدری او را زدند که نزدیک به هلاکت رسید، تمام بدن او را مجروح کردند و آنقدر با چوب و تازیانه به صورتش زدند که دندانهای او ریخت و زبان او را بیرون آوردند و به سیمهای آهنی آن را بستند و بینی او را سوراخ کردند و ریسمانی از مو داخل سوراخ بینی او کردند و سر آن ریسمان را به دست مأموران دادند تا او را در کوچه های حله بگردانند و خلاصه بقدری او را اذیت کردند که به زمین افتاد و مشرف به هلاکت بود، خبر وضع او را به حاکم(مرجان) دادند آن ظالم دستور داد که او را بکشند. ✨💫✨ حاضرین گفتند او پیرمرد است و بقدری مجروح شده که خود به خود همین امشب خواهد مرد و آنها زیاد اصرار کردند که او را نکشد. فرزندانش جسد مجروح و بیهوش ابوراجح را به منزل بردند و تردیدی نداشتند که در همان شب تواهد مرد. ولی صبح وقتی که مردم به نزد او رفتند دیدند او ایستاده و مشغول نماز است! بدنش سالم و دندانهایش که ریخته بود دوباره درآمده و دندانهای سالم دارد و اثری از جراحتهایی که روز قبل بر او وارد شده دیده نمی شود... ادامه دارد .... 💚↝•|@mahdaviat_haqiqi