در زمان شاه میخواستند در منطقۀ بهارستان اطراف ساختمان مجلس شورای ملّی را بسازند و باید 35 خانه خراب میشد.
به اطلاع صاحبان خانهها رساندند که خانۀ شما را متری فلان مقدار میخریم. هرکس اعتراض دارد بنویسد تا رسیدگی شود.
هیچ کس به جز مرحوم راشد اعتراض نکرد. این جریان خیلی بر مسئولان گران آمد، و گفتند: «فقط این آخوند است که اعتراض کرده!».
بعد مرحوم راشد را دعوت کردند و آماده شدند برای اینکه به او حمله کنند و خوار و خفیفش نمایند! راشد آمد و بعد از سلام و احوالپرسی از او پرسیدند که اعتراض شما چیست؟
گفت: «حقیقتش این است که این خانه را من سالها قبل و به قیمت خیلی کم خریدهام و در این مدتزمان طولانی مخروبه شده و به نظر من قیمتی که شما پیشنهاد کردهاید، زیاد است و من راضی نیستم از بیتالمال مردم، قیمت بیشتری برای خانهام بگیرم.»!
بهت و تعجب همه را فراگرفت و یکی از اعضای کمیسیون که از اقلیت دینی بود، از جا برخاست و راشد را بوسید و گفت: «اگر اسلام این است، من آمادهام برای مسلمان شدن.»!
@mahdaviat_jsh_tehran