مباحث_معرفتی اولویت انجام وظیفه بر اهتمام نسبت به دیدن امام عصر علیه السلام اگر این مطلب کاملاً روشن شود، نتیجه عملی مهم آن این است که اهل ایمان در زمان غیبت نباید همه هم و غم خود را صرف یافتن راهی برای ملاقات با امام زمانشان کنند و نیز نباید بپندارند که اگر به چنین توفیقی نائل شدند، دیگر به بالاترین درجه ایمان نائل شده اند و در آن صورت می توانند بر سایرین – که چنین توفیقی را نداشته اند – فخر بفروشند.!! متأسفانه گاهی بر اثر همین بی توجهی، انجام وظایف و کوشش در مسیر خواست و رضای حضرت، تحت الشعاع تلاش برای رسیدن به فیض دیدار ایشان واقع می شود و دوستدار امام زمان علیه السلام ناخودآگاه در انجام واجبات فردی و اجتماعی خود کوتاهی می کند، چون تمام هم و غم او این شده که راهی برای تشرف و لقاء امامش بیابد. آن چه در تعریف ولایت امام علیه السلام به اختصار بیان شد، وظایفی را بر عهده انسان ایجاب می کند. آثار و لوازم معرفت امام از قبیل انتظار فرج و نصرت ایشان، هم چنین رعایت ورع و تعلم و تعلیم علوم ائمه علیهم السلام و ... همگی انسان مؤمن اهل ولایت را ملزم و مؤظف به انجام تکالیفی می سازد که با وجود اهتمام به آنها دیگر نمی تواند فارغ البال، دنبال راهی بگردد که او را به ملاقات با امامش می رساند. این بی توجهی برخاسته از عدم تفقه در امام شناسی است که باعث می شود شخص از امامش دور شود، در حالی که خودش چنین می پندارد که در مسیر تقرب به ایشان حرکت می کند! اگر با استناد به فرمایش های ائمه علیهم السلام روشن شود که ایشان چه تکالیفی را در زمان غیبت امام عصر علیه السلام از ما خواسته اند، دیگر نمی توانیم به انگیزه جستجو برای زیارت امام غایب علیه السلام از انجام آن تکالیف شانه خالی کنیم و اگر چنین کنیم، در پیشگاه خداوند مسئول و در محضر خود امام علیه السلام نیز شرمنده و مقصر خواهیم بود. با پذیرش این بحث می توانیم نتیجه بگیریم که دیدار و زیارت امام عصر علیه السلام در عین مطلوبیت و افتخار آوری نمی تواند و نباید بالاترین و مهمترین هدف مؤمنان زمان غیبت باشد. بلکه با استناد به فرمایش رسول اکرم صلی الله علیه و آله به جابر، بهره وری بیشتر از وجود مقدس امام علیه السلام در زمان غیبت به این است که نور ولایت آن بزرگوار در انسان شدت یابد و آثار و لوازم این نور در همه وجود او ظاهر و آشکار گردد. البته یکی از این آثار و لوازم، شوق دیدار و محبت لقای آن عزیز سفر کرده است، که هر چه بر مدت غیبتش اضافه می گردد، آتش فراق بیشتر، دلهای مؤمنان را می سوزاند و چون یکی از لوازم قطعی و ضروری معرفت «محبت» است، نمی توان فرض کرد که کسی قلبش به نور ولایت آن امام همام، منور شده باشد، اما شوق دیدار او را در دل نداشته باشد کما اینکه در دعای ندبه منتظران با دلی سوخته آرزوی لقای آن حضرت را از خداوند خواسته و از سویدای دل آهی جانسوز در فراق آن عزیز غایب از نظر میکشند... در ضرورت و حسن این شوق، بحثی نیست. سخن در این است که با وجود این شوق، انسان نباید تکالیفش را کنار بگذارد و صرفا به دنبال یافتن ایشان باشد و چنین بپندارد که وظیفه اصلی او در زمان غیبت چنین چیزی است... ما حصل این بحث چیزی نیست جز لزوم "تفقه در امر دین"و "شناخت و انجام وظایف خود به عنوان یک منتظر حقیقی"در دوران غیبت کبری.... ایتا👈 https://eitaa.com/mahdaviatsahebazaman سروش👈 http://sapp.ir/mahdaviatsahebazaman