‌ گفتم: فردا ۳۹سالِ قمری را تمام کرده، و واردِ ۴۰سالگی می‌شوم. گفت: وااااای، یعنی من که دوماه [صحیح‌اش ۴۶روز است البته] از تو بزرگ‌تر هستم، دوماه است که چهل‌ساله‌ام؟ یعنی یک‌دهه از تو‌ بزرگ‌تر هستم؟ یک دهههههه؟ گفتم: برادر، همه‌اش دوماه است، نه یک‌دهه. گفت: نه، تو درک نمی‌کنی؛ الآن من، به إعتباری از إعتبارات، یک‌دهه از تو بزرگ‌تر هستم. ساکت شدم. چون به‌نظرم راست می‌گفت. راستی، صدای بیلِ گورکَن‌ها را می‌شنوی مهدي؟ ‌