ادامه ✅سبک زندگی ایرانیان ۱۷۰ سال پیش قسمت ۱۹ سفرنامه دکتر پولاک فرانسوی به ایران الف. خانه‏ يكى از خصوصيات ايرانيها اين است كه به محض آنكه به مقامى، قدرتى و ثروتى برسند منزل جديدى ترتيب مى‏ دهند و آن را بدون اندازه معقول بى‏ هيچ هدف و مقصودى توسعه مى‏ بخشند؛ ايرانى از ساختن و توسعه دادن لذت مى‏ برد. دورتادور خانه او را افراد قوم و قبيله و بستگان و اعضاى طايفه، و از آنها فراتر، نوكران و مراجعان وى گرفته‏ اند بطورى كه پس از مدتى كوتاه آن مجموعه به محله‏اى از شهر مبدل مى‏شود. از طرفى چون در برابر نقصان خانواده‏ هاى قديمى محتشم و اصيل على الدوام اشخاص منفرد به روى كار مى‏ آيند و بعد ساقط مى‏ شوند، بدين ترتيب قسمتهاى مختلف شهر در مدت كوتاهى پر از سكنه و آباد مى‏شود و همه اين قسمتها و نواحى را محله‏ هاى مرغوب مى‏ دانند و باز بار ديگر به سرعت كوچك مى‏ شود و متروك، زيرا هركس در تلاش آنست كه در جوار ستاره طالع مسكن گزيند و از ستاره‏اى كه در حال افول است دورى كند. پس از آنكه در سال 1851 ميرزا آقا خان صدراعظم بر سر كار آمد خانواده وى قسمتى از شهر را مخصوص به خود گرداند و آن را با بناى قصور جديد معمور كرد؛ اما درست هفت سال بعد در حين سقوط وزير موصوف خانه‏ ها خالى و متروك و بى‏ سرپرست شده در آستانه ويرانى قرار گرفت، زيرا مالكان آنها يا در تبعيد بسر مى‏ بردند و يا مى‏ كوشيدند از چشم عمال حكومت پنهان باشند. در همين سال ستاره اقبال خانواده فرخ خان امين الدوله طالع شد؛ اينها نيز همان نقش را كه سلفشان بازى كرده بود بعهده گرفتند تا باز به ديگرى جاى بپردازند؛ اما كار به همين‏جا خاتمه نمى‏ پذيرد؛ حتى در شهرهاى دوردست ديگر هم تمام آن قسمت از شهر كه به قوم و قبيله وزيرى معزول تعلق داشته، پس از سقوطش به دستور حكومت ويران و لگدكوب مى‏شود ؛ براى نمونه محله نور در شيراز پس از اعدام ابراهيم خان، وزير فتحعلى شاه و محلات ماكوئيها پس از تبعيد حاج ميرزا آقاسى وزير قابل ذكر است. نقشه اين خانه‏ هاى سريع الرشد معمولا چندان مفصل و پيچيده است، و در اثر پيدا شدن منابع مالى تازه براى صاحب آن به اندازه‏اى دچار تغيير و تبديل مى‏ گردد كه ساختمان هرگز بپايان نمى‏ رسد، يا در اثر سهل‏ انگارى در ساختمان و سستى آن، هنگامى كه يك قسمت در حال ساخته شدن است قسمت ديگر آن رو به ويرانى مى‏ رود. آنگاه يك‏باره وضع و مقام صاحب آن دگرگون مى‏ گردد، تهيدست مى‏ شود، جاه و جلالش را از دست مى‏ دهد، به تبعيد مى‏ رود، جريمه نقدى مى‏شود يا فرار را بر قرار ترجيح مى‏ دهد؛ پس خانه به صورت يك بناى هفت‏ جوش ناهماهنگ برجاى مى‏ماند كه هرگز به صورت چيزى تمام شده و كامل درنمى‏ آيد. حتى سعدى نيز گفته است: هركه آمد عمارتى نو ساخت‏ رفت و منزل به ديگرى پرداخت‏ و آن دگر پخت همچنان هوسى‏ وين عمارت بسر نبرد كسى‏ بديهى است كه مى‏ توان گفت مراد سعدى از اين ابيات اشاره‏اى به ناپايدارى و بى‏ وفائى دنياست اما به‏ هرحال آنچه وى گفته با آداب و خلقيات ايرانيها كاملا هماهنگى دارد. 🔰 آموزش طب اسلامی ایرانی در کانال طبی شاکران 👇 https://eitaa.com/joinchat/107937805C1189eb22d9 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃