#روز_هشتم؛ حکمت ۷۸ تا ۸۳
💙حکمت ۷۸: و در جواب مردی شامی فرمود: (مرد شامی پرسيد آيا رفتن ما به شام، به قضا و قدر الهی است؟ امام با كلمات طولانی پاسخ او را داد كه برخی از آن را برگزيديم:)
وای بر تو! شايد قضاء لازم و قَدَر حتمی را گمان كردهای؟ اگر چنين بود پاداش و كيفر، بشارت و تهديد الهی بيهوده بود. خداوند سبحان بندگان خود را فرمان داد در حالیكه اختيار دارند و نهی فرمود تا بترسند، احكام آسانی را واجب كرد و چيز دشواری را تكليف نفرمود و پاداش اعمال اندک را فراوان قرار داد، با نافرمانی بندگان مغلوب نخواهد شد و با اكراه و اجبار اطاعت نمیشود و پيامبران را به شوخی نفرستاد و فرو فرستادن كتب آسمانی برای بندگان بيهوده نبود و آسمان و زمين و آنچه را در ميانشان است بیهدف نيافريد. اين پندار كسانیست كه كافر شدند و وای از آتشی كه بر كافران است.
💙حکمت ۷۹: حكمت را هركجا كه باشد، فراگير. گاهی حكمت در سينهی منافق است و بیتابی كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينهی مومن آرام گيرد.
💙حکمت ۸۰: حكمت، گمشدهی مومن است؛ حكمت را فراگير هرچند از منافقان باشد.
💙حکمت ۸۱: ارزش هركس به مقدار دانایی و تخصص اوست.
(اين كلماتی است كه قيمتی برای آن تصور نمیشود و هيچ حكمتی همسنگ آن نبوده و هيچ سخنی والایی آن را ندارد.)
💙حکمت ۸۲: شما را به پنج چيز سفارش میكنم كه اگر برای آنها شتران را پرشتاب برانيد و رنج سفر را تحمل كنيد سزاوار است. كسیاز شما جز به پروردگار خود اميدوار نباشد و جز از گناه خود نترسد و اگر از يكی سوال كردند و نمیداند، شرم نكند و بگويد نمیدانم و كسی در آموختن آنچه نمیداند، شرم نکند و بر شما باد به شكيبايی، كه شكيبايی ايمان را چون سر است بر بدن، كه ايمان بدون شكيبايی چونان بدن بیسر ارزشی ندارد.
💙حکمت ۸۳: (به شخصی كه در ستايش امام افراط كرد و آنچه در دل داشت نگفت) فرمود: من كمتر از آنام كه بر زبان آوردی و برتر از آنام كه در دل داری.
#نهج_البلاغه