✍طبابت کن اما مزد نگیر
محسن مدرسی نوه شهید مدرس" پدرم می خواست طبابت کند. مرحوم مدرس به پدرم میگویند به شرطی طبابت کن که برای معالجه مردم از آنها مزدی نگیری. پدر با همان حقوقی که از وزارت بهداری میگرفتند زندگی را اداره میکردند و هرگز یادم نمیآید بابت طبابت از کسی پولی گرفته باشند. حتی یک بار که بیماری پنج تومان روی میز گذاشته و رفته بود و من آن پول را بردم و با بخشی از آن برای خودم خوراکی خریدم، مرا تنبیه کردند. بعد بقیه پول را از من گرفتند و پنج تومان به مستخدم دادند که ببرد به آن بیمار پس بدهد. بارها میشد از خانه بیماران ثروتمند پدر برایمان هدیه میآوردند و پدر همه را پس میدادند. تا یک ساعت قبل از فوت ایشان فلسفه این کار را نمیدانستیم و آن موقع بود که به ما گفتند.
قسمت ۱🇮🇷