«فقط از آقا خواستم آدمم کند!» 🥀💔🥀💔 آیا کسی خبر دارد مجید دقیقا تحولات انفسی را تجربه کرده که به اینجا رسیده است؟ چرا بسیاری از جوانانی که بزن‌بهادر و اهل دودودم هستند و قهوه‌خانه دارند و مهمانی‌های شبانه می‌روند و روی دستشان خالکوبی آن‌چنانی دارند، مدافع حرم نمی‌شوند؟... وقتی برای زیارت وارد حرم شدیم، دیدم که چشم‌های مجید قرمز شده است. دلیلش را پرسیدم و گفت: «نمی‌دونم چرا تا وارد حرم شدم، چشم‌هام پر از اشک شد...» بین الحرمین مجید به ارباب و سقای کربلا گفت (آدمم کنید) 😭 🥀 حاج مسعود به خوبی می‌فهمید مجید آن مجید یک سال پیش نیست. آن‌قدر نبود که حتی لباس‌هایش هم لباس‌های یک سال پیش نبود. کتانی‌های گران‌قیمت و تی‌شرت‌های رنگارنگ و شلوارهای لی، تیپ مجید از بچگی تا همین چند ماه پیش بود، اما حالا یک پیراهن و شلوار ساده پوشیده بود. آقا مجید از آن دست بچه‌های جنوب شهری لوطی مسلکی بود. پدرش می‌گوید‌ مجید عجیب دست و دلباز بود و اگر مستمندی را می‌دید، هرچه داشت به او می‌بخشید. به او گفتم «چرا خالکوبی‌ات مشخص است. چند بار گفتم بپوشان». پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود». السلام علی الشهدا وصدیقین 🥀 ❤️ ღ↬| @Deltange_o_o |↫ღ