مدام او وصله می‌زد، وصله ے دیگر بر آن چادر ڪه جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌ڪند هر روز پیغمبر بر آن چادر