☀️ ☀️ لبخند فاطمه عميق تر شد. - فقط همين؟ اين همه نگراني فقط براي همين بود؟ من- كمه!🙁 فاطمه- زياد هم نيست. تو فكر مي‌كني بقيه چنين نگراني‌هايي ندارن؟ چنين نقص‌ها و كمبود‌هايي ندارن. دختري كه پدرش معتاده، مادرش توي زندانه و هيچكس جرات نميكنه به خواستگاريش بياد. نگراني نداره! خانواده اش كامله! يا اون بچه اي كه چشم نداره چه طور؟ اون كه فلجه و نمي تونه از جايش حركت كنه و از داشتن خانواده ناقص هم محرومه، هيچ مشكلي در زندگيش نداره. اگه همه اين بلا‌ها به اضافه كشته شدن پدر و مادرش، در يك تصادف براي يه دختر پيش اومده باشه، هيچ غمي نداره؟ مشكلات تو از اين‌ها هم زياد تره؟! چيزي نگفتم، گفت: -پس ميبيني كه مال تو خيلي هم زياد نيست! گفتم: - پس آخه چرا بايد چنين نقصها و كمبود‌هايي در زندگي‌هاي ما باشه كه مانع رشدمون بشه؟ فاطمه- نميشه! من- نميشه؟! چي نميشه؟ فاطمه- منظورم اينه كه اين نقصها و كمبود‌هايي كه تو ازشون شاكي هستي، يا كلا اين شرايط و موقعيت‌ها به تنهايي مانع رشد شخصيت نميشن. من- آخه چطور ممكنه؟! تو قبول نداري مادر راحله كه به خاطر داشتن يه شوهر مستبد و خودخواه از ادامه تحصيل باز مونده، در نتيجه شخصيتش هم به اندازه كافي رشد نكرده؟! يا حتي خود من كه به خاطر بودن مشكلات خانوادگي و دعواهاي پدر و مادرم نتونستم اونطور كه بايد و شايد درس بخونم، در نتيجه اون رشته اي رو كه علاقه داشتم قبول نشدم، هيچ ضرري نكردم؟ فاطمه- ببين مريم جان! اشتباه تو اينه كه عاملي به نام اراده رو در انسان فراموش كردي. من- چه ربطي به اراده داره؟ فاطمه- ربطش اينه كه همين عامله كه باعث ميشه كه شخصيت انسان رو اعمال اختياري اش بسازن، نه اعمال و افعالي كه از روي اجبار انجام ميده. من- چه طور چنين چيزي ممكنه؟ يعني كسي كه در تصادف پاهايش رو از دست ميده و ديگه نميتونه حركت كنه، اين حادثه هيچ تاثيري روي شخصيتش نميذاره؟ ... نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1