❥✺﷽ ✺❥
جوانی نزد حضرت علی علیهالسلام
به گناه کبیره بسیار شنیعی
اعتراف و خواستار اجرای حد شد
حضرت فرمودند:
بر این گناه تو سه نوع حد است
↫◄ اول یک ضربت شمشیر بر بدن
↫◄ دوم پرتاب کردن از بلندی با
دست و پای بسته
↫◄ سوم سوختن زنده در آتش
جوان سؤال کرد یا علی کدام یک از این
حدود جان دادنش سخت تر است؟
امام فرمودند: سوختن زنده زنده در آتش
جوان از امام خواست این حد را
بر او جاری کند! امام فرمودند: ای جوان
میتوانی از دو حد دیگر یکی را انتخاب کنی
که احتمال زنده ماندش هست
و جان دادنش سخت نیست
تسلیم روح به خالق در آتش بسیار سخت
است و طاقت فرسا
جوان گفت مولای من بر من
حد سوختن در آتش را اجرا کن
علی علیهالسلام فرمودند: برو و دو روز
صبحگاهان قبل از طلوع، در کنار مدینه
در فلان مکان باش
در روز میعاد علی علیهالسلام بر بالای
یک حفرهای ایستاده بودند که
درون آن پر از هیزم بود
جوان با پاهای لرزان و چشمانی اشکبار
خود را به محل رساند
مولا هیزمها را آتش زدند
و جوان خود را به آتش نزدیکتر کرد
شعلههای آتش که به صورت جوان میزد
ترس عجیبی بر وجودش حاکم میساخت
و گام بر عقب مینهاد
جوان در حالیکه در چند قدمی پرتگاه
ایستاده بود رو به علی علیهالسلام کرده
و گفت: مولای من این دو روز را
شب و روز در سجده استغفار میکردم
اگر رخصت دهی اندکی در سجده باشم
و قبل از سوختنم آخرین استغفارم را
با خالقم بنمایم
از تو میخواهم از ترس من نترسی
و بر من ترحم نکنی و اگر برایت مقدور است
در حالت سجده مرا با ضربتی به گودال بیندازی
چون توان ایستادن و دیدن آتش را ندارم
علی علیهالسلام رخصت دادند
تا جوان به سجده افتاد
در سجده جوان رو به خالق کرده و گفت:
خدایا تو شاهدی کسی در این دنیا
معصیت مرا ندید و دستم را نگرفت
بر پای این گودال آتش بیاورد
پروردگارا خودم اعتراف کردم
چون از آتش دوزخ تو میترسم
خدایا سخت ترین مجازات را انتخاب کردم
تا پیش تو پاکیزه بیایم
و اشرف مخلوقات تو کنون با دستان
مبارکش مرا با ضربتی به تو خواهد رساند
خدایا من در آتش این دنیا میسوزم
اما طاقت سوختن در آتش جهنم را ندارم
پروردگارا لحظاتی بعد در محضرت
خواهم بود مرا با تبسم و آغوش باز بپذیر
و از گناهم در گذر و رنج سوختن در آتش را
بر من سبک فرما
جوان منتظر بود تا در آتش بیفتد اما
ناگاه دید دست گرمی بر شانهاش
قرار گرفته اما تکانش نمیدهد
صدای علی علیهالسلام را شنید که با
صدایی گرفته میگفت برخیز ای جوان
جوان برخواست دید سیمای مبارک اسدالله
غرق اشک است، سؤال کرد یا علی من گناه
کردهام تو چرا بر حال من اشک میریزی؟
از تو خواستم بر اشک من ترحم نکنی
مولا دستان جوان را گرفته و بلند کرد
و فرمودند: برخیز به خدا سوگند تو که
چنین ناله و استغفار میکردی
تو نمیدیدی اما من میدیدم
ملائک خدا تمام حیوانات و پرندگان که
شاهد این نالههای جانسوز تو
و توبه تمام وجود تو بودند
با تو اشک میریختند و ضجه و ناله
میکردند و میگفتند خدایا بگذر
از این جوان و توبهاش را بپذیر
برخیز و برو و بدان نه تنها این گناهت
بلکه تمام گناهانت را که تاکنون کردهای
خداوند بخشید و بدان خداوند
برترین مشتری اشک چشم بنده توبه کار
خود است
↩️ لطفاً دور بزنید
خداوند توبه کنندگان را دوست دارد
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐
@majma_alzakerin🔰