✅
آسیایی شدن آسیا: نگاهی به روابط چین و ایران
🔻گسترش روابط ایران و چین، در سایه راهبرد «نگاه به شرق» تهران و تلاش پکن برای توسعه قدرت خود در مقابل قدرتهای غربی، یکی از موضوعات برجسته مورد مطالعه در روابط بینالملل است؛ زیرا هردو کشور با وجود ناهمترازی در منابع، انگیزه و توانایی بالایی برای ایجاد تغییرات در روندهای جهانی دارند.
🔻انوشیروان احتشامی، استاد روابط بینالملل دانشگاه دورهام بریتانیا، در مقالهای با عنوان «آسیایی شدن آسیا: نگاهی به روابط چین و ایران» که در در ژورنال دانشگاهی Asian Affairs منتشر شده به بررسی «روابط چین و ایران از دیپلماسی آزمایشی تا مشارکت راهبردی» پرداخته است. در ادامه بخشهایی از ترجمه این مقابله را میخوانید.
🔻وقتی از «آسیایی شدن آسیا» در عصر حاضر صحبت میکنیم، باید به شکوفایی روابط پانآسیایی در قرون گذشته که تجارت را در سراسر خشکی آسیا و آبراهههای مجاور هدایت میکرد، توجه داشت. البته روابط همیشه صلحآمیز یا دوستانه نبود.
🔻بحث اصلی تغییر سیستمی این است که مرکز ثقل صنعت جهانی به سمت شرق تغییر کرده و این روند ادامه دارد. پژوهشگری به نام چوا خاطرنشان میکند که یک تغییر عمیق به سمت شرق در فعالیت اقتصادی از سال ۱۹۸۰ رخداده است، به این معنی که در سال ۲۰۰۸ مرکز ثقل اقتصادی جهان به ازمیر نزدیک شده بود، بنابراین ۴۸۰۰ کیلومتر به سمت شرق در کره زمین تمایل کرده بود.
🔻هنگامیکه چین در سال ۲۰۰۱ به سازمان تجارت جهانی پیوست، سرنوشت آن بهعنوان اقتصاد مسلط آسیا تضمین شد. چین در حال حاضر مرکز اقتصاد جهانی است. این کشور دارنده یکچهارم تولید صنعتی جهان، مصرفکننده یکچهارم انرژی جهان، مصرفکننده ۵۹ درصد از سیمان جهان و نیمی از تولید فولاد و مس جهان است.
🔻دیویس نشان داده است که در اوایل قرن بیستویکم، چین به یک بازیگر قدرتمند در اقتصاد جهانی تبدیل شده بود. این کشور بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ یکسوم رشد اقتصادی جهان را به خود اختصاص داده بود و با تولید ۷۰ درصد تلفنهای همراه، ۸۰ درصد دستگاههای فتوکپی و ۶۰ درصد دوربینهای دیجیتال، به بزرگترین مصرفکننده فولاد، بتن و مس تبدیل شده بود.
🔻جمهوری خلق چین در راه تبدیل شدن به بزرگترین اقتصاد جهان است. براساس پیشبینیهای فعلی، تولید ناخالص داخلی چین تا قبل از سال ۲۰۵۰ از ایالاتمتحده پیشی خواهد گرفت و تولید ناخالص داخلی سه کشور ایتالیا، آلمان و فرانسه، هند و ژاپن را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
🔻معاهده دوستی چین و ایران در سال ۱۹۲۰ زمینه را برای گفتوگوی دیپلماتیک آماده کرده بود و این گفتوگو براساس چیزی بود که میتوانیم آن را «گفتوگوی تمدنها» بنامیم. درواقع، پذیرش رویکرد ایران برای امضای معاهده دوستی از سوی چین در سال ۱۹۲۰ براساس اصل چین و ایران «کشورهای متمدن باستانی» بود.
🔻بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، بازار بزرگ، نفت و نقش ژئوپلیتیک ایران در امنیت خلیجفارس، سبب شد تا چین همچنان به ایران علاقهمند باشد.
🔻سفر آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت جمهوری اسلامی ایران به چین در بهمن 1360 راه را برای تجدید روابط بین پکن و تهران باز کرد. آیتالله خامنهای و حجتالاسلام رفسنجانی در دهه 1980 زمینه را برای گسترش روابط ایران و چین فراهم کردند و پس از انتخاب رفسنجانی در سال 1989 بهعنوان رئیسجمهور جمهوری اسلامی این روابط سریعتر رشد کرد. چین بهعنوان تامینکننده اصلی تسلیحات برای ایران ظاهر شد، با حمایت از برنامه انرژی هستهای ایران موافقت کرد و شروع به نقشآفرینی در اقتصاد ایران نمود.
🔻«آسیاییگرایی۲» ایران در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد آغاز شد. رد شدید غرب، گسترش برنامه هستهای، اشتباهات دیپلماتیک در مذاکرات هستهای و ادامه انزوای منطقهای ایران، عملا تهران را به سمت چین سوق داد، اما سیاست «نگاه به شرق» ایران در آن زمان روابط اقتصادی با ژاپن، کره و همچنین چین را در برمیگرفت و یک شراکت انحصاری با چین نبود.
🔻در اواخر دهه ۲۰۰۰، چین برای اولین بار به شریک تجاری اصلی ایران تبدیل شد.
درحالیکه پیامدهای توافق هستهای برنامه جامع اقدام مشترک که توسط دولت حسن روحانی مورد مذاکره قرار گرفته بود، نشاندهنده علاقه مستمر ایران به بازسازی روابط اقتصادی با اروپا که نمونه آن در موج گسترده قراردادها بین ایران و مجموعهای از شرکتهای اروپایی و آمریکایی تبلور یافت، این چین بود که گوی سبقت را در این عرصه ربود.
🔻درنهایت، این خروج ایالاتمتحده از برجام در سال ۲۰۱۸ بود که تهران را مجبور کرد به تلاش ایران برای حفظ تعادل در روابط خود با چین و غرب چین و غرب پایان دهد. درحقیقت آسیایی شدن براثر اقدامات ترامپ و اسلاف او تسریع شده است.
#ایران_قوی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/majmaehadianbasir