🔰اقتصادی که همیشه تب می کند! 🔶بدیهی است که اقتصاد، در میان علوم انسانی بیشترین همبستگی و همگرایی را با حوزه سیاست دارد. اما به نظر می رسد این شدت از وابستگی و همگرایی در اقتصاد ایران غیر طبیعی باشد. چرا که اقتصاد ایران و نظام ارزی و نرخ دلار در آن با امواج روابط بین المللی، تلاطم های بیشتری را متحمل شود و با کوچک ترین تحولات خارجی، اثر منفی می پذیرد. چرا؟ 🔺اقتصاد در ایران همچون نوزاد کوچکی است که با کوچک ترین ویروس ها، تب می کند. منظور این است که اقتصاد ایران علارغم، ظرفیت ها و توانمندی های بالقوه، کوچک و ضعیف است و رشد لازم را نداشته که بتواند در برابر چالش ها، "مقاوم" باشد. 🔺اقتصاد ایران همچنان تک محصولی و وابسته به نفت و مشتقات آن می باشد. هرچند در رفع وابستگی به نفت، اقدامات زیاد و خوبی انجام شده، اما به هرحال نتوانسته ایم در تجارت خارجی خود، تنوع لازم را ایجاد کنیم. نظام ارزی و ساختار تسویه کشور به شدت متاثر از نفت و مسائل پیرامون آن است. 🔺 تجارت خارجه ایران نه تنها متنوع و متکثر نیست، بلکه درجه باز بودن تجاری در ایران پایین است. یعنی عمده تجارت خارجی ما محدود به چند کشور خاص می باشد. اهمیت تنوع تجارت از این جهت است که ما قادر به تامین باثبات و پایدار ارز و نهاده های اولیه تولید کشور نیستیم. 🔺نکته بعدی فوران انتظارات سیاسی است. از ابتدای دهه هفتاد شمسی، محیط اقتصادی و سیاسی کشور با مذاکرات هسته ای و تحریم ها، به شدت در هم تنیده گردیده و ریسک های اقتصادی فزونی یافته اند و در نتیجه فضای ورود سرمایه به کشور مناسب نیست و همزمان حکمرانی اقتصادی نیز نتوانسته آرامش نسبی را با اهرم هایی مثل بیمه و مواضع صحیح ، وارد اقتصاد کند. 🔺بخش دیگر موضوع، دلاریزه بودن اقتصاد در ایران و عدم تنوع در ساختار پرداخت رسمی کشور است. ما ظرفیت پیمان های پولی و ساختار پرداخت های مشابه را در دو دهه اخیر جدی نگرفتیم. درحالی که وابستگی محض با تسویه درهمی، جلوی چشمان ما بوده، اما برای رهایی از آن فکر نکردیم. 🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است : 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/majmaehadianbasir