یابن شبیب تاب و تبم روضه های اوست یابن شبیب خواب شبم روضه های اوست یابن شبیب با لب تشنه شهید شد یابن شبیب موی رقیه سپید شد یابن شبیب شمر به گودال رفته بود بیرون خیمه عمه ام از حال رفته بود خیلی زبان دشمنشان تند بوده است یابن شبیب خنجر او کند بوده است یابن شبیب مشک گرفتار تیر شد یابن شبیب عمه ما هم اسیر شد… چشم رباب بود و تقاضای آب آب یابن شبیب وای من از مجلس شراب…