🏴 🏴 ✍شاعر:ابوذر رييس میرزایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یار جوانم رفتی از دستم بودی دراین عالم بود و هستم جان دادی و جانم را گرفتی رفتی و من هم در غم بنشستم پشت و پناهم رفتی ای تکیه گاهم رفتی یا فاطمه یازهرا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شمع شب تارم زهرا زهرا تنها طرفدارم زهرا زهرا بودی علمدارم در این غربت ای مونس و یارم زهرا زهرا شد ارغوانی رویت زخمی شده پهلویت یا فاطمه یازهرا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گاهی به کوچه و گاهی خانه دشمن تورا می زد تازیانه از ضربه ی قنفذ و مغیره داری به دست و بازو نشانه بود و نبودم رفتی یاس کبودم رفتی یافاطمه یازهرا