‍ 🔘زمزمه و روضه جانسوز_شام غریبان قسمت اول_حاج محمود کریمی🔘 🎤"باب الحرم" اولین پایگاه متن روضه در ایران🎤 ▪️◾️▪️◾️▪️ اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة وفی کل ساعة ولیا وحافظا وقائداوناصراودلیلاوعیناحتی تسکنه ارضک طوعاوتمتعه فیهاطویلا" السلام علیک یامولا ی یااباعبدالله یا صاحب الزمان دلت خون شده خدامنومرگ بده عالم باگریه ی توگریون شده خدامنومرگ بده غصه های دلت اقابیشتراز تموم قطره های بارون شده خدامنومرگ بده *امام زمان،آقاجان* (جد غریبت تک و تنهاشده خدامنومرگ بده)2 یوسفتون اسیرگرگ ها شده خدامنومرگ بده حسین تنها اومده ازعلقمه گوشواره های بچه هاواشده خدامنومرگ بده *آی .... وای* داداش گمونم آخرکارشده خدامنومرگ بده زخمی وتشنه ای،چشات تارشده خدا منو مرگ بده برو به مادرم بگو دخترت بااین زن وبچه ها گرفتارشده خدا منو مرگ بده وقتی دیدن که ذوالجناح اومده خدا منو مرگ بده فهمیدم ازتوقتلگاه اومده خدا منو مرگ بده تو رو زمینیو لشکر بی حیا تا نزدیکای خیمه گاه اومده خدا منو مرگ بده *آی خدا* برادرم چی به سرت اومده خدا منو مرگ بده چی به سر پروبالت اومده خدا منو مرگ بده ناله ی یا بنیَّ میشنوم خدا منو مرگ بده طاقت بیار که مادرت...بنیَّ گودال قتلگاه پرازخون شده خدا منو مرگ بده به قتلگاه،فاطمه مهمون شده فاطمه همراه منو بچه ها آواره دشت وبیابون شده خدا منو مرگ بده جون عالم به ستوه اومده خدامنومرگ بده موسی،ابراهیم و نوح آمده خدا منو مرگ بده *یه جایی عزرائیل از حال میره... خدابراقبض روح اومده.. از خودت میگی اینارو!؟نه والله،اینا روایته خدافرمود:عزرائیل برو کنارِحسین،حسین روقبض روح کن" ارباب منوشمادیگه بی رمق تو گودال افتاده،هنوز هیچ کی جرئت نکرده بیاد. دارن به هم تعارف میکنن،یکی وارد میشه برمیگرده می‌بینند دستش خشک شده،یکی دیگه میره میبینن لال شده؛ یکی واردگودال شدخنجروکشید،ابی عبدالله فرمود:بیچاره میشی نکن(دل امام حسین براش سوخت،برا دشمن!!) روزقیامت جواب جدمونمیتونی بدی، ازگودال اومدبیرون به عمر بن سعد ملعون گفت من میخوام سرببرم به فکر آینده و آخرت منه،شماها دیگه کی هستید من طرفدارحسین شدم،اه.. رفت سرببره؛برگشت،ببین ازکجاهامیشه برگشت در خونه خدا،امشب بیاییم با اربابمون امروزعهدکنیم آخردوسه نفررفتند،عزرائیل بروقبض روح کن حسین رو،اومدنشست کنار ابی عبدالله قابض الارواح عزرائیل که جان همه ی مارواوخواهدگرفت جان رسول خدا هم عزرائیل قبض روح کرد،همینطوری نشست کنار بدن هی نگاه کرد خدا فرمود:چه میکنی کارو تمام کن روح حسینوبگیر،گفت ازکجاشروع کنم؟! پاهاش زخم،زانوهاش زخم ،پهلوش نیزه خورده قلبش تیرخورده،سینش شکافته، گلوش نیزه خورده،سرش ضربه خورده، پیشانیش شکسته هزارونهصدوپنجاه زخم،چه کنم.!؟؟ عزرائیل موند چه کنه! خدافرمود:کنار برو،این تنهابدنیه که خودم قبض روح خواهم کرد" یاایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی" اما یکی کنارگودال داره روضه میخونه با دشمن داره حرف میزنه* سرو کارما باکیا افتاده خدا منو مرگ بده نزن بی انصاف دیگه بی حال شده پیش چشای مادرش *آی..آی..ای خدا* پیش چشای مادرش فاطمه بهش یه قطره لااقل آب بده کی پنجه تو طره ی گیسوت زده خدامنومرگ بده کی باعصابرسر و روت زده منو مرگ بده مونده جای چکمه رو پیراهنت کی اینجوری نیزه به پهلوت زده.. اومی بریدو....من می بریدم...... ▪️◾️▪️◾️▪️ 🏴🏴🏴🏴