┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•نفس صبح، شرار است.. / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نفس صبح، شرار است، شرار است، شرار آسمان کوه غبار است، غبار است، غبار قـدسیان سوخته‌بال و پرشان چون دلشان عرشیان خیمۀ اندوه شره محفلشان عرش اعلا به روی خاکِ زمین افتاده یا که جان دو جهان از سر زین افتاده؟ *چرا عرش خدا عزادار نباشه؟ حسین الان روی خاک کربلا برهنه رها شده .. اولین شبی که بین سر و بدن فاصله افتاده .. سر یه طرف بدن یه طرف .. اصلا گریه‌ی شام غریبان با همه‌ی سال فرق میکنه ..* عرش اعلا به روی خاکِ زمین افتاده یا که جان دو جهان از سر زین افتاده؟ سی‌هزار ابرهه بر جنگ خدا آمده‌اند در پِی قتل امام شهدا آمده‌اند *نمیدونم باور نمیکنم کار به اینجا رسید امروز: * هدف تیر بلا سورۀ رحمان ای وای سم اسب و ورق پارۀ قرآن ای وای *حسین .. شب آخره ها جا نمونی از این قافله .. حسین .. قربون صداهای گرفتتون .. امشب تو خیمه ها دیگه کسی نفس نداشت بگه حسین* هدف تیر بلا سورۀ رحمان ای وای سم اسب و ورق پارۀ قرآن ای وای کاش خورشید نمی‌تافت به کوه و صحرا ره گودال ببندید به روی زهرا *شب آخرِ این جلسه .. شب اول با نام بی بی شروع کردیم امشبم با اسم بی بی سفره رو جمع کنیم ..* خضر، لب‌تشنه فدا گشت بگو یا زهرا *نه نه .. بهتر اسم مادر ببریم .. آسمانیا این اسم رو میبرن .. این اسم از علی گره گشایی کرده .. امیرالمومنین تو سخت ترین لحظه ها میگفت یا زهرا .. همۀ این خانواده اصلا بی اختیار تو سخت ترین شرایط گفتن یازهرا .. هر بلایی سرشون میومد میگفتن یا زهرا .. حالا بهتون میگم اوج این یا زهرا گفتن امروز کجا بود ..* خضر، لب‌تشنه فدا گشت بگو یا زهرا سر به ده ضربه جدا گشت بگو یا زهرا *رحمت خدا به این ناله ها ..* به خدا گرگ‌صفت بر بدنش چنگ زدند به خدا آب ندادند ولی سنگ زدند *آخ حسین جان بمیرم برات .. یه لحظه ای امروز خواهر اومد تو خیمه دید ابی عبدالله پیشانیش خون آلوده و خاک آلوده .. گفت داداش بمیره زینب تورو اینجوری نبینه گفت داداش خودتو به اینا معرفی کردی شاید بعضیا تو رو نشناسن؟ شاید هنوز تو این سی هزار نفر یه عده ندونن پدر ما کیه شاید ندونن مادر ما کیه میگفتی من کی ام؟.. گریه کرد ابی عبدالله .. گفت خواهر دست به دلم نذار معرفی کردم .. ولی کاش نمیکردم چی گفتی مگه؟.. گفتم ای لشگر منم مکه منی گفتم ای لشگر منم سعی و صفا گفتم ای لشگر ز نسل حیدرم مصطفی از من، من از پیغمبرم من همونی ام که جام تو بغل میغمبر بود.. من همونی ام که جام رو دوش پیغمبر بود .. من همونی ام که پیغمبر نمازشو معطل میکرد تا من از دوشش پیاده بشم .. لیک آتش بر دل تنگم زدند نام زهرا بردم و سنگم زدند* حق پیغمبرِ اسلام ادا شد دیدید؟ سر توحید، لب تشنه جدا شد دیدید؟ تسلیت فاطمه نور بصرت را کشتند به خدا اهل سقیفه پسرت را کشتند *بازم بگو یا زهرا .. امشب روضۀ من روضۀ مادر و فرزندِ .. ابی عبدالله امروز خیلی یاد مادرش افتاد .. چند تا صحنه سراغ دارم یاد مادرش افتاد .. هر بار یاد مادرش افتاد گریه کرد .. ابی عبدالله با همه‌ی بچه های علی فرق داشت یک کاری کرده تو مدینه بی نظیرِ .. اگر مادری نبود اون شب که بابا گفت بیاید خداحافظی کنید با مادر، نمیرفت صورتشو بذاره کف پای مادرش .. از این کارش معلومه چقدر عاطفیه .. هی گفت مادر با من حرف بزن.. اصلا این گریز به کربلا زدن رو حضرت زهرا به ما یاد داده اولین کسی که گریز زده به کربلا فاطمه ست .. اون شب آخر به علی گفت علی جان شب غسلم بده، شب کفنم کن، دونه دونه حرفاشو زد گفت ابد والله ما ننسى حسينا علی جان یه حسین دارم این بچمو تشنه میکشن .. نذار بچه م تشنه بمونه .. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅