◾شروع اشعار فاطمیه را تقدیم میکنم ◾در آستانه‌ی فاطمیه من نهال علیم بار و برم میسوزد ریشه‌وشاخه و اصل‌ثمرم میسوزد خانه‌ی من همه امید دل حیدر بود خانه‌ شد پر شرر و دور و برم میسوزد چندروزیست پس از واقعه‌ی کوچه هنوز سر بشکسته و چشمان ترم میسوزد در حمایت ز علی تا که ز پا افتادم پشت در ز آتش کین بال و پرم میسوزد قصد کردم که طواف حرم یار کنم به هواخواهی حیدر پسرم میسوزد سنگ‌برشیشه‌زدند و ثمرم‌رفت‌ز دست ریشه و ساقه و برگ و شجرم میسوزد چادر احرام حرم خانه مولا شده بود دور از چشم علی موی سرم میسوزد بسکه من ناله زدم بهر غریبی علی زان همه آه غریبی جگرم میسوزد