#زمینه_امام_حسین(ع)
#گودال
خیلی سخته روزگارت ، غرق غم شِه سراسر
که ببینی زندگی تُ و ، زیر پای یه لشکر
خواهرانه گریه کردم ، واست لحظه به لحظه
اینکه اینجوری شهید شی ، واسه من مرگ مَحضه
به حنجرت خنجر ، وقتی که غالب شد
سرِ بُریده ت رو ، هرکسی صاحب شد
زینب توی نیم روز ، اُمُّ المَصائب شد
آه ای کُشته ی بُریده حلقومم
ای تشنه لب ای شهیدِ مظلومم
مظلوم یاحسین حسین جانم جانم
از غم تو روزگارم ، شد مثل شامِ تاریک
هرکی دست خالی بود سنگ ، میزد از دور و نزدیک
شبیه یک لاله زاره ، از خونِت دشت و هامون
پیکرت رو میزدن شُخم! ، انگار با نیزه هاشون
یکی به بازو زد ، یکی به پهلو زد
با قصد قربت هی ، نیزه به هر سو زد
برای ذبح تو ، سنان به شمر رو زد
دیگه بعد ازین من از تو محرومم
ای تشنه لب ای شهیدِ مظلومم
مظلوم یاحسین حسین جانم جانم
دست و پا که میزنی هی ، بین دریای نیزه
روی قلب من میشینه ، انگار زخمای نیزه
تا غریب گیرت آوردن ، نامردا بعد عباس
کاری کردن با تنت که ، واسم عین مُعمّاس
رو جگرم داغت ، همیشه میمونه
نبودنت واسم ، نبودنِ جونه
بی تو همه شبهام ، شام غریبونه
دیگه بعد از این تا زنده م مغمومم
ای تشنه لب ای شهیدِ مظلومم
مظلوم یاحسین حسین جانم جانم
✍ بهمن عظیمی
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین