...
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ ، اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
رنگ مشکیِ عزاداری در عالم پخش شد
سوخت دلها اسپند محرم پخش شد
(خدا رو شکر ، الحمدللّه ، امشب زیاد بگید الحمدللّه ، نمردیمو شب اول محرم یه حسین گفتیم...)
رنگ مشکیِ عزاداری در عالم پخش شد
سوخت دلها دود اسپند محرم پخش شد
تا ابد باز این چه شورت را بنازم محتشم
این چه شعری بود که در خلق عالم پخش شد
منبری یا نوحه خوان ، يا سینه زن یا گریه کن
(خوش اومدید همتون ، شب اول خیلی مهمه ها ، حالا عرض میکنم...)
منبری یا نوحه خوان ، يا سینه زن یا گریه کن
هر چی منسب بود یکجا زیر پرچم پخش شد
چای تلخ روضه زخم قلب ما را خوب کرد
حبهی قندی به ما دادندُ مرحم پخش شد
هر چه که ما برده ایم از سهم هیئت برده ایم
در حسینیه کرم هم جمع شد هم پخش شد
از محرم می توان فهمید روزی دست کیست(۲)(حالا عرض میکنم کی...)
فاطمه آهی کشیدو (آه ...)(این که تو گریه میکنی اصن مال تو نیست این اشک ، فرمود همچین که تو میشینی ابی عبدالله میاد روبروت میشینه ، انقدر ابی عبدالله تو چشات نگاه میکنه ، خود به خود اشکت جاری میشه...)
از محرم می توان فهمید روزی دست کیست
فاطمه آهی کشیدو بین ما غم پخش شد(۲)
هر کس آمد بی نصیب از قتلگاهت برنگشت
(تو چشم همدیگه نگاه کنید گریه کنید امشب...)
هر کس آمد بی نصیب از قتلگاهت برنگشت
نامنظم شد تنش اما منظم پخش شد
(ای حسیییین...ای حسین...)
آخ نامنظم شد تنش اما منظم پخش شد
حق مطلب بر زمین می ماند اگر زینب نبود(۲)
خون دلها خورده شد تا اینکه کم کم پخش شد
دل آشفته اگه حسین میگه (شب اوله میخوام هواتو داشته باشم ، آروم آروم ...)
دل آشفته اگه حسین میگه
درد داره که اینقده حسین میگه
(خیلی کار ما این شبا سخته ها فک نکن من راحت میتونم میخونم... امشب میخوام هم خودم گریه کنم هم شماها گریه کنید...)
دل آشفته اگه حسین میگه
درد داره که اینقده حسین میگه
پر پروانه میخواد بسوزه که
پای شمع تا به سحر حسین میگه
گرچه نخ نماست ولی خیلی ساله
پرچم سر گذر حسین میگه
روز محشر چند قدم جلوتره
نوکری که بیشتر حسین میگه
کار استجابت دعاش یقینیه
هر کسی با چشم تر حسین میگه
این چه رسمیه پدر که میمیره
جلو تابوتش پسر حسین میگه
(پدرای شهدا رو دیدید...)
این چه رسمیه پدر که میمیره
جلو تابوتش پسر حسین میگه
(اینو برای پدرای شهدا میگم...)
این چه عشقیه پسر که جون میده
پشت تابوتش پدر حسین میگه
ما تووی سینه زنی حسین میگیم
مادرشم دم در حسین میگه
(چجوری میگه؟...)
ما تووی سینه زنی حسین میگیم
مادرشم دم در حسین میگه
ما ها دست به سینه اسمشو میگه
مادرش دست به کمر حسین میگه
(یکی دیگه هم حسین میگه...کیه؟)
(خواهرش نفس نفس نفس زنان(۲)
داره روبروی سر حسین میگه)(۲)
✍محمدصادقی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین