#حضرت_زهرا_زمینه
روضه سنگینه
داره زینب این مصیبتارو می بینه
روضه جانسوزه
همه جای خونه بین شعله میسوزه
مادر افتاده
چه خبر شده صدا صدای فریاده
نه فقط دیوار
حتی غرقه خونه هم چادر و هم مسمار
مادر و کُشت
طوری زد دختر پیغمبرو کُشت
پیش چشمای علی کوثر و کُشت
همه ی دلخوشیه حیدر و کُشت
مادر و کشت
در افتاد ، مادر افتاد ، (باسر افتاد)۲
در افتاد ، دلخوشیه ، (حیدر افتاد)۲
«وای ، مادرم وای»
روضه دلگیره
طوری با لگد زدن که داره می میره
پشت در تنها
مونده توو شلوغلیا به زیر دست و پا
زخمیه بازوش
داره خون میچکه از جراحت پهلوش
خیلی بی تابه
روی خاک کوچه هِی میریزه خونابه
سینه شکست
نفسای مادرو مغیره بست
بد زده مادر و نانجیب پست
مونده روی صورتش جای یه دست
سینه شکست
سپر شد ، خون جگر شد ،( بی پسر شد)۲
سپر شد ، تاکه قنفذ ، (حمله ور شد)۲
«وای ، مادرم وای»
#عباس_قلعه