از این اقدام خود پشیمان شده و اظهار ندامت میکرد.[۵۶] وقتی آیه «و قَرنَ فی بیوتکنّ» را میخواند، آن قدر گریه میکرد که خمارش خیس میشد.[۵۷]
ابن قتیبه دینوری میگوید: زنی بر عایشه وارد شد و گفت: درباره زنی که فرزند کوچکش را کشته چه میگویی؟ عایشه گفت: جهنم بر او واجب شده است. آن زن گفت: درباره زنی که بیست هزار تن از فرزندان بزرگش را به قتل رسانده (یعنی عایشه) چه میگویی؟[۵۸] خود عایشه در وقت مرگ گفت: من بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله حادثهها آفریدهام، مرا در کنار سایر زنان (و نه در کنار پیامبر) دفن کنید.[۵۹] در نقلی دیگر آمده است که عایشه میگفت: شرکت نکردن من در جمل برای من بهتر از آن بود که ده فرزند پسر از پیامبر صلی الله علیه و آله داشته باشم.[۶۰]
در این جنگ شمار زیادی از مردم بصره از طوایف مختلف به قتل رسیدند. به نقل بلاذری تنها از طایفه ازد، دوهزار و پانصد و پنجاه و دو نفر کشته شدند. از بکر بن وائل، هشتصد نفر و از بنی ضبه پانصد نفر و از بنیتمیم هفتصد نفر.[۶۱] آمارهای دیگری نیز داده شد که به نظر میرسد اغراقآمیز باشد. از جمله گفته شد، کشتگان جنگ جمل مجموعاً بیست هزار نفر بوده است.[۶۲] نقل دیگری از عبدالله بن زبیر چنان است که پانزده هزار نفر به قتل رسیدند. شیخ مفید همان عدد بیست هزار نفر را درست میداند.[۶۳] ابوحاتم نامی از جده خود نقل کرده که کشتههای جمل به شماره بیست هزار نفر بوده است.[۶۴] این آمار درست به نظر نمیرسد، جنگی که تنها پنج تا شش ساعت جریان داشته نمیتواند تا این اندازه تلفات داشته باشد. گفته شده که شهدای سپاه امام بین چهارصد تا پانصد نفر بودهاند.[۶۵]
چهرههای شناخته شده از شهدای اصحاب امام شش نفرند. دو نفر آنها زید و سیحان فرزندان صوحاناند. دو نفر دیگر صقعب و عبدالله برادران سلیم بن مخنف (جد ابومخنف) و دو نفر دیگر علباء بن حارث سدوسی و هند جملی است.[۶۶]
آنچه مسلم است این که شکست سریع سپاه بصره (پانصد کشته در برابر بیش از نوزده هزار نفر کشته از شورشیان) نشان میداد که علیرغم وجود عایشه در میان آنها، سپاه شورشی انگیزههای قوی نداشته است. مشکل عمده این بود که طلحه و عایشه علیرغم شهرت در قضیه عثمان، بدنامتر از آن بودند که بتوانند مردم بصره را فریب داده و خود را دادخواه خون عثمان قلمداد کنند.
پس از پایان جنگ امام دستور داد تا کسی را تعقیب نکنند. هر کس تسلیم شد او را نکشند و مجروحی را از بین نبرند. امام حتی کسانی چون مروان و فرزندان عثمان را آزاد کرد. در آن لحظه مروان گفت: بیعت نخواهد کرد مگر آن که او را بر بیعت مجبور کنند. امام فرمود: حتی اگر بیعت کند همچون جهود بیعت را نقض میکند.[۶۷] امام همچنین به جز آنچه دشمن در جنگیدن از آن بهره میبرده، اجازه برداشتن اموال شخصی مردم را ندادند.[۶۸]
امام پس از تمام شدن غائله جمل به مسجد جامع درآمد و به سرزنش مردم پیمانشکن بصره که نخستین مردمی هستند که در برابر امام خود ایستادهاند، پرداختند. امام آنها را «جُندالمرأة و اتباع البَهیمة؛ سپاه زن و پیروان حیوان» نامیدند.[۶۹] امام ضمن چند نامه خبر ماجرای بصره را به شهرهای مدینه و کوفه نوشتند.[۷۰] آنگاه دستور بازکردن بیتالمال را دادند و آن را در میان اصحابشان که گفتهاند دوازده هزار نفر بودند، تقسیم کردند. این بار امام برخلاف طلحه و زبیر که با دیدن اموال بیتالمال گفتند: این همان وعده خدا و رسول است، فرمود: ای طلاهای زرد و سفید جز من را فریب دهید.[۷۱]
امام علیه السلام پس از آن چندی در بصره مانده و در روز دوشنبه ۱۲ یا ۱۶ رجب سال ۳۶ هجری[۷۲] پس از نصب عبدالله بن عباس به عنوان حاکم بصره، عازم کوفه شد. ورود آن حضرت به کوفه در روز دوشنبه دوازدهم ماه رجب ذکر شده است.[۷۳]
پانویس
پرش به بالا↑ مروج الذهب: ج ۲ ص ۳۶۰ ؛ اُسد الغابة: ج ۲ ص ۳۱۰ ؛ تاریخ الیعقوبى: ج ۲ ص ۱۸۲
پرش به بالا↑ الطبقات الکبرى: ج۳ ص۲۲۴؛ تاریخ الطبرى: ج ۴ ص ۵۰۱ و۵۱۴ و ۵۳۴؛ الکامل فی التاریخ : ج ۲ ص ۳۳۳
پرش به بالا↑ تاریخ الطبرى، ج ۴، ص ۵۰۱
پرش به بالا↑ تاریخ طبری ،ج۴، ص۵۴۲
پرش به بالا↑ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "جنگ جمل" از علی بهرامیان
تحقیقی ازمجنون کرمانشاهی