دودمه حضرت عبدالله ابن الحسن
#مداح.حاج آرمین غلامی
من یتیم مجتبایم حامی خون خدا
یا ابا صالح بیا
روی جسم تو شده دست من از پیکر جدا
یا ابا صالح بیا
ای عمو عبداللهم من یادگار مجتبی
گشته ام حاجت روا
در میان قتلگه دستم شده از تن جدا
گشته ام حاجت روا
سپر از دست بینداز که من می آیم
یا حسین مولایم
به هواداری تو جای حسن می آیم
یا حسین مولایم
یادگار مجتبی می زد عمویش را صدا
زاده ی نرجس بیا
در میان قتلگه شد دست او از تن جدا
زاده ی نرجس بیا
دستهایم را سپر کردم برای حنجرت
من به قربان سرت
دست من افتاد افتادم به یاد مادرت
من به قربان سرت
گرچه آویزان شده از پوست دستانم چه غم
من به یاد مادرم
از عمویم برده ام میراث دستان قلم
من به یاد مادرم
ای عمو جان به فدای دو لب عطشانت
جان من قربانت
دست من می شود امروز بلا گردانت
جان من قربانت
شکر حق شد عاقبت در راه تو دستم جدا
گشته ام حاجت روا
می دهم بر دامنت جان ای غریب کربلا
گشته ام حاجت روا
ای عمو بنگر چگونه دستم آویزان شده
قتلگه طوفان شده
لشگر از این غیرت عبداللهت حیران شده
قتلگه طوفان شده
من ز روی پر ز خونت بوسه می گیرم عمو
ای پدر جانم عمو
غم ندارم چون در آغوش تو می میرم عمو
ای پدر جانم عمو
من یتیم حسنم که دستم افتاده ز تن
ای فدایت جان من
کاش قاتل ببرد جای تو سر از تن من
ای فدایت جان من
دست من بر پایت افتد من بلاگردان تو
جان من قربان تو
بسته شد از چه عمو بر روی من چشمان تو
جان من قربان تو
#حضرت_عبد_الله_ابن_الحسن_ع
صبح چهار شنبه۲۰تیرماه۱۴۰۳
#حسینیه شاملو👇👇