انا حمید انا عثمان بن صالح، حدثنی اللیث بن سعد بن عبدالرحمن الفهمی، حدثنی علوان، عن صالح بن کیسان، عن حمید بن عبدالرحمن بن عوف، ان اباه عبدالرحمن بن عوف، دخل علی ابی‌بکر الصدیق فی مرضه الذی قبض فیه... فقال (ابوبکر): «اجل انی لا آسی من الدنیا الا علی ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ وَدِدْتُ اَنِّی تَرَکْتُهُنَّ، وثلاث ترکتهن وددت انی فعلتهن، وثلاث وددت انی سالت عنهن رسول الله  اما اللاتی وددت انی ترکتهن، فوددت انی لم اَکُنْ کَشَفْتُ بیتَ فاطِمَةَ عن شیء، وان کانوا قد اَغْلَقُوا علی الحرب....» عبدالرحمن بن عوف به هنگام بیماری ابوبکر به دیدارش رفت و پس از سلام و احوال پرسی، با او گفت و گوی کوتاهی داشت. ابوبکر به او چنین گفت :: من در دوران زندگی بر سه چیزی که انجام داده‌ام تاسف می‌خورم، دوست داشتم که مرتکب نشده بودم، 👈یکی از آن‌ها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود، دوست داشتم خانه فاطمه را هتک حرمت نمی‌کردم؛ اگر چه آن را برای جنگ بسته بودند.... 📚نام کتاب : تاريخ الطبري نویسنده : الطبري، ابن جرير    جلد : 2  صفحه : 619 این روایت را بیش از 20نفر از بزرگترین علمای اهلسنت نقل کرده اند 👇👇(نمونه هایی) 📚 کتاب مجعم الکبیر  طبرانی 📚 کتاب تاریخ طبری 📚الاحاديث المختاره 📚تاريخ مدينه دمشق 📚سمط النجوم العوالی 📚الاموال لابن زنجويه