مکر تکفیر
🔴باور طالبان در مساله تحکیم شریعت چه تفاوتی با نگاه تکفیریان دارد؟ 🌐 وب سایت و کانال ارتباطی ☑️ وب
طالبان همواره از سوی گروه های تکفیری چون داعش به دلائل مختلف از جمله حکم به غیر ما انزل الله، مورد تکفیر واقع شده اند. در این نوشتار یکی از مهمترین مبنای فکری تکفیریان، از سوی والی ولایت هرات یعنی شیخ الحدیث نورمحمد اسلامجار، مورد نقد قرار می گیرد. پرسش باور طالبان در مساله تحکیم شریعت چه تفاوتی با نگاه تکفیریان دارد و بر اساس چه مبانی فکری طالبان از سوی تکفیریان متهم به تکفیر شده اند؟ پاسخ تحکیم شریعت یا حکم بر اساس احکام اسلام، از جمله مسائلی است که همواره از صدر اسلام تاکنون مورد توجه مسلمانان بوده است. در این میان گروه های افراطی با استناد به آیه «ومن لم يحكم بما أنزل الله فأولئك هم الكافرون»[1]، مسلمانان را متهم به کفر می کنند و آیاتی که در مورد کفار نازل شده است را بر آنان تطبیق می دهند. یکی از گروه هایی که از تکفیر گروه های رادیکال در امان نماندند، طالبان هستند. از نظر آنان، طالبان در طول سال های متمادی که در بخشی از افغانستان قدرت داشتند، پایبند به اجرای شریعت اسلام نبوده و از نظر گروه های افراطی کافر هستند. در مقابل، طالبان نیز در مقام دفاع از خودشان برآمده و در صدد نقد مبانی تکفیریان برآمدند که به عنوان نمونه می توان به نقدی که در مجله الصمود شماره 205 که زیر نظر طالبان به چاپ می رسد، اشاره کرد. در مقاله مذکور، شیخ الحدیث نورمحمد اسلامجار، تکفیریان را گروه های افراطی می داند که با کوچک ترین شبهه، مخالفان خویش را تکفیر می کنند. از نظر وی تکفیر در جهالت نسبت به احکام الهی و سخت گیری در اجرای آن ریشه دارد. اولین کسانی که باب فتنه را بر امت اسلام باز کردند کسانی بودند که با فهم اشتباه از اسلام، به تکفیر برخی از صحابه بزرگ همچون علی علیه السلام حکم کرده و این فتنه تاکنون ادامه دارد. در ادامه وی در تقریر و نقد یکی از مبانی تکفیریان چنین می نویسد: یکی از مهمترین مبانی تکفیری گروه های افراطی، آیه شریفه: «ومن لم يحكم بما انزل الله فاولئك هم الكافرون» است. از نظر آنان این آیه صراحت در کفر کسانی دارد که بر طبق قانون الهی حکم نمی کنند و قانون بشری را بر احکام الهی مقدم می دارند. بر این اساس کسی که خلاف حکم الهی حکم کند از دین اسلام خارج می شود. و اما نقدی که بر این مبنا وارد است: اولا در روایات، این آیه بر کفر اکبر حمل نشده است. چنانچه ابن عباس به این مطلب تصریح دارد و کفر در این آیه را کفر اصغر می داند. البته اطلاق واژه کفر بر مسلمانی که لاابالی است و التزام عملی به اسلام ندارد، تنها اختصاص به این آیه ندارد و در نصوص دیگر نیز مشاهده می شود که واژه کفر بر چنین مسلمانی اطلاق شده است. مثلا در روایت از پیامبر وارد شده است که ایشان فرمودند: «اثنتان في الناس هما بهم كفر: الطعن في النسب والنياحه على الميت». در این روایت کسی در میت گریه کند یا در نسب دیگران اشکال وارد کند، کافر خطاب شده است ولی مسلماً چنین کسی از دین اسلام خارج نمی باشد. پس معلوم می شود کفر درجاتی دارد و تنها درجه بالای آن است که انسان را از دین اسلام خارج می کند. ثانیا: به اتفاق امت اسلام، کفر در این آیه از نوع کفر اصغر است. چنانچه ابن عبد البر گفته است جماعتی از اهل بدعت به عموم این آیه اخذ می کنند و از از قرائن ای که مانع از ظهور آیه است غفلت می ورزند؛ در حالی که هیچ کدام از علمای اسلام بر ظاهر آیه فتوا ندادند. ثالثا دو شاهد از قرآن می توان بر کفر نبودن حکم به غیر ما انزل الله ارائه کرد: شاهد اول: در سوره یوسف بیان شده است که حضرت یوسف قصد کرد برادرش را نزد خودش نگه دارد و لذا به او تهمت دزدی زد، اما طبق قانون مصر کسی که دزدی می کرد به زندان محکوم می شد و لذا حضرت یوسف طبق قانون کنعانیان عمل کرد. از اینجا معلوم می شود حضرت یوسف در کشوری حکمرانی می کرد که قانونش بر خلاف قانون حضرت یعقوب و کنعانیان بود و کسی نگفته است که وی کافر شده است. شاهد دوم: در داستان قضاوت حضرت داود و سلیمان که حکم حضرت سلیمان پذیرفته شد و کسی نگفته است که داود بر خلاف حکم الهی حکم کرده و کافر است. بنابراین کسی که بر خلاف حکم الهی حکم کند، محکوم به کفر اکبر نمی باشد و در نهایت وی فاسق است ولی از اسلام خارج نشده است. سخن پایانی اگر چه طالبان همچون تکفیریان گاهی در اجرای شریعت یا در تعاملاتشان با دیگران، خشونت و عنف به خرج می دهند، ولی یقیناً عموم طالبان تکفیری نیستند هر چند در دل خود افراد تکفیری را نیز جای داده اند؛ بر خلاف گروه های تکفیری منهج ابتدایی و حرکت بدوی آنها تکفیر است و سپس بر اساس آن عمل کرده و اعمال خشونت می کنند. [1] «و کسی که بر اساس حکم الهی حکم نکند، پس همانا آنان کافران هستند». سوره مائده آیه 44.