🌕 سنگینی بار رسالت! 1️⃣بخش اول 🔸[رسول خدا] سال‌ها با خدا خلوت کرده و سال‌ها به کسی کاری نداشته و در میان افراد، او را فقط به‌عنوان یک محمّد امین می‌شناختند. نه کسی با پیغمبر کاری داشت و نه پیغمبر با کسی کاری داشت و فقط گاه‌گاهی با عموی خود به سفر می‌رفت. 🔸بعد ازدواج می‌کند و زندگی آرام خود را با حضرت خدیجه می‌گذراند. روزها، هفته‌ها و گاهی از اوقات چهل روز از مکه بیرون می‌آید و مکه را ترک می‌کند و در غار حراء با خدای خودش تنها [خلوت می‌کند]... 🔸پیغمبر به آنجا رفته و دارد با خدای خودش راز و نیاز و مناجات می‌کند. مست در انوار جمال پروردگار است و اصلاً شب و روز را نمی‌فهمد، سرما و گرما را نمی‌فهمد!.. اصلاً پیغمبر در آن‌موقع با فرشته‌های الهی کاری ندارد و فقط محو در جمال الهی است 🔸که یک‌مرتبه می‌گویند: «بیا به رسالت و بعثت مبعوث شو و برو در میان مردم؛ (آن‌هم چه مردمی! واقعاً تحفه بودند! از هر جهت تحفه بودند؛ از نظر توغّل¹ در کثرات و تخیّلات و منیّت‌ها و اعتبارها!) برو و این اعتبارها و منیّت‌ها و تخیّلات و تصوّرات را یکی‌یکی با مِنقاش² و چکّش و تیشه و تبر از کلّۀ اینها بیرون بیاور!» 🔸[زبان حال پیغمبر این است:] ای دادِ بیداد، خدایا مگر ما چه گناهی کرده‌ایم که ما را از کنار خودت و درگاه خودت می‌رانی؟! تا به‌حال خوش بودیم و غم نداشتیم و کسی با ما کاری نداشت! ✔️ادامه دارد... [مطالعه قسمت دوم] 📝 حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 ج 1 ص 71 1. توغّل: فرورفتن 2. مِنقاش: خارچین، وسیلۀ کندن خار صلی‌الله‌علیه‌و‌آله @maktabe_vahy 🌸..🌸..🌸..🌸