شب بله برون برای شان جشن مختصری گرفتیم. هنوز از شروع مراسم خیلی نگذشته بود یکی صدایم کرد: خانم بلباسی! داماد دم در با شما کار داره!
از خجالت سرش را بلند نمی کرد. هنوز زود بود که توقع داشته باشم مامان صدایم کند.
گفت: صدای آهنگ می شنوم از خانه شماست؟
گفتم: آره! مادر و خواهرهای شما هستن آقا محمد! توی خونه دف نداشتیم، به جاش دارن با یه لگنِ رویی دف می زنن و مولودی می خونن.
گفت:نکنه خدای نکرده کسی در حال رقص و پایکوبی باشه؟! حالا اگر بچه زیر نه سال بود، اشکالی نداره...نمی خوام شروع زندگیم با کار حرام باشه.
📚: برای زین أب
شهیدمدافع حرم🕊
شهید محمد بلباسی🌷
🌷مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani