یک همکار داشتیم که از آن طاغوتیهای سفت و سخت بود. سعی میکردم که اصلا به این آقا نزدیک نشوم، حال و حوصلهی حرفهای بیربط این آقا را نداشتم.
یک روز خبردار شدم که علی آقا با چند نفر از همکاران اداری رفته مسافرت. سوال کردم که با کی رفته؟
گفتند: با فلانی!! تعجب کردم.
علی که آمد گفتم: علی جان! آخه تو کجا آن آقا کجا ... اصلا چطور تحملش کردی؟! گفت: سید جان، اگه من هم این آقا رو طرد میکردم دیدگاهش همینطور نسبت به انقلاب و ما انقلابیها بد میموند و اصلاح نمیشد، اما ماها وقتی به اینها نزدیک بشیم میتونیم تاثیرگذار باشیم.
اتفاقا همینطور هم شد. نفس گرم و اخلاص علی آقا تاثیر خودش را گذاشت. بعدها آن آقا متحول شد و کلا از مسیر گذشتهاش برگشت.
📚: مزد اخلاص
شهیدعلی محمدصباغ زاده🌷