🌷🌷🌷✳️🌷🌷🌷 در مکتب شهادت در محضر شهدا دفترچه خاطرات دفاع مقدس 🌸 سیره شهدا 🌸 در عملیات بدر، برادر مجروحی را دیدم كه تیر به چشم چپ او اصابت كرده بود؛ به طوری كه مردمك و كاسه چشم او روی چانه‌اش آویزان شده بود. از ناحیه دست و سر هم مجروح بود. از بس فشاری كه بر اثر جراحت به این برادر وارد می‌شد، زیاد بود، نه قدرت تكلم داشت و نه می‌توانست حداقل با اشاره منظور خود را به كسی تفهیم كند. چون وسیله‌ای برای بردن ایشان در منطقه عملیاتی بدر نبود و وسایل پزشكی لازم هم وجود نداشت، چند ساعت در همان جا ماند و درد و رنج را تحمل كرد. در عین حال، هنگا م نماز ظهر خود را جمع و جور كرد و دو زانو نشست و نماز خواند راوی: سردار شهید حسین نوروزی یادش با صلوات 🌷🌷🌷✳️🌷🌷🌷