🎐 l 🔸پرسید شهید دیگری در این روستا ماند که به خانه اش برویم؟ گفتیم یک نفر هست اما دیر وقت است و روستا برق ندارد منطقه هم که امنیت ندارد صلاح بدونید برگردیم. نپذیرفت رفتیم و قریب به یک ساعت در خانه ی شهید نشستیم . تمام مدت کنار مادر شهید دو زانو نشسته بود و مثل فرزند خودش احوالش را می پرسید . وقتی مادر شهید اصرار کرد راحت بنشیند گفت : محضر مادر شهید محضر خداست و احترام دارد من دوست دارم دو زانو جلوی مادر شهید بنشینم ┄┅─✵🍃🌷🍃✵─┅┄ 👇 @rahrovanSoleimani