ه فردی میدانی بود و فقط به حضور در میدان و پیگیری کارها توسط خودش بسنده میکرد. بسیار محبوب بود و همه برادران مبارز به حرف هایش گوش میدادند، خدا رحمتش کند.
در عرصه سیاسی، در دورانی که شما نخست وزیر بودید یا دوران بعد از آن مرحله، بگذارید بگوییم که مهمترین برههای که شما احساس کردید که او وجود دارد و حتی وجودش در کنار شما یا در کنار عراق را احساس کردید چه زمانی بود، چه زمانی اهمیت حاجی را فهمیدید؟
واقعیت این است که من با حاجی روز آخری که در ایران بودم و تصمیم گرفتم که پس از ۹/۴/۲۰۰۳ بعد از سقوط صدام به عراق برگردم آشنا شدم. قبل از آن او را ندیده بودم... به عراق برگشتیم و این مسیر سیاسی را در سایه وجود آمریکایی ها و نیروهای بین المللی و تشکیل شورای حکومتی، سپس شورای ملی و پس از آن دولت انتقالی و بعدش دولت موقت آغاز کردیم. در این فضاها با حاج قاسم آشنا نشدم بلکه بعدا با او آشنا شدم زمانی که داشتیم آغوشمان را به روی جمهوری اسلامی باز می کردیم و با آن رابطه برقرار می کردیم و برقراری ارتباط ما با ایران و با حضرت آیت الله سید خامنهای، خدا حفظش کند، از طریق حاج قاسم صورت گرفت. او بود که فضاهای مثبت بین ما و جمهوری اسلامی ایجاد می کرد. در آن زمان نیاز به جنگ یا تسلیحات نبود بلکه عراق نیاز به حمایت داشت. او در جریان حمایت از عراق در کنار ما بود. مسأله عراق برای حاج قاسم بزرگتر از صرفا جنگ بود؛ حمایت هایش هم صرفا محدود به جنگ نبود، او در حل مشکلات غذا، برق، گاز، سوخت و هر آن چیزی که عراق نیاز داشت به کمک عراق میآمد. حاج قاسم کسی بود که همه اینها را برای مان مهیا می کرد.
پرسش آخر؛حضور بین المللی حاج قاسم،خدا رحمتش کند، در منطقه غرب آسیا حضوری متمایز بود، اکنون به این حضورش با توجه به شهادتش چگونه مینگرید؟
به صراحت بگویم حاج قاسم پس از آن که به خط مقاومت و جویندگان آزادی در کشورهای مختلف وارد شد... در عراق، در لبنان، در سوریه، در یمن و دیگر مناطق، حاج قاسم به این نقش شناخته شد که او را شبح می نامیدند. زیرا در همه این میدان ها حضور داشت و با قدرت فکر و حتی به لحاظ ماده و حمایت و ایجاد و تشکیلاتی تغذیه شان می کرد. در غزه حضور داشت، خودش می رفت، در لبنان حضور داشت، در سوریه حضور داشت و در عراق هم حضور داشت. جنبش مقاومت را به شکل عالی مدیریت میکرد، میدان های زیادی را از آن پر کرد و مشهور شد.
هر کسی جنبشی داشت آغوشش را به روی حاج قاسم باز می کرد و از او برای کمک و حمایت به جنبشش، کمک میگرفت. شهادت حاج قاسم برای این کشورها و این ملت هایی که مساله دارند خسارت بسیار بزرگی است و آنهایی که ما آنها را صاحب نهضت فرهنگی آزادیبخش مقاومت فکری، سیاسی، نظامی و امنیتی می دانیم،
همه اینها حاج قاسم را از دست دادند... امیدوارم که جانشین حاج قاسم همان خط را حفظ کند و راهی که حاج قاسم با این وجودها تعامل کرد را ادامه دهد و می دانیم که او هم همچون حاج قاسم است و چنین نمی کند. حاج قاسم انسانیاسلامی فکر میکرد و احساس می کرد که امت اسلامی باید زیر خورشید وجود داشته باشد و قدرت داشته باشد؛ به همین دلیل بود که از وجود حاج قاسم و جمهوری اسلامی که شروع به تشکیل محور قوی در رویارویی با استکبار و رویارویی با اسرائیل و نابود کردن کرد، برای همین هم از حاج قاسم می ترسیدند.
منبع: ویژه نامه مکتب حاج قاسم