و دوستانش در اين دولت و نابسامانيهاي به وجود آمده چيست؟ انصاف اين بود حداقل نقش خود و دوستان خود را در نابسامانيهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ميپذيرفت و ميگفت دولت فعلي كه مورد حمايت اوست، قيمت دلار را از دولت قبل چند تحويل گرفت و الان چند است؟ پرونده ايران در شوراي حكام و شوراي امنيت سازمان ملل چه وزني داشت و الان چه وزني دارد؟ اعتماد به آمريكا و بيتدبيري در برجام چه هزينههايي روي دست مردم گذاشته است؟
آقاي خوئينيها در اين هفت سال كجا بودند كه يك دفعه به فكر نقد روش و شيوه مديريت كشور افتادهاند؟ اين نامه قاعدتا بايد خطاب به رئيسجمهور باشد و عذرخواهي از ملت كه همه آرزوها و راهحلهاي مديريت كشور را در سبد برجام گذاشتند و آمريكا با لگد خود به اين سبد، هرچه در آن بود به زمين ريخت.
2- پاسخ به نامه سرگشاده آقاي خوئينيها را از اين زاويه كه نقش او در مجمع روحانيون مبارز در پديداري فتنهها، آشوبها و مشكلات كشور نبينيم و نگاهي مثبت داشته باشيم و بگوييم ايشان كشفي در مورد مشكلات كشور نمودهاند و آن را صادقانه بيان كردهاند. حرف اصلي ايشان در نامه، موضوع شيوه و روش مديريت كلان كشور توسط رهبري است. هر كس كه آغاز نامه را ميبيند، در جستوجوي آن است كه وي يك راهحل جديد بدهد و سخن از شيوه و روش نو براي اداره كشور به ميان آورد، اما نامه خيلي سريع بدون پاسخگويي به اين انتظار پايان مييابد.
او ميگويد؛ «اگر شيوهاي كه در اداره كشور تاكنون به كار رفته، نتيجه محاسبات متعارف و براساس آرا و تحليلهاي شناختهشده در حكمراني است، پس هستند كساني پرشمار صاحبنظراني كه حق دارند و بايد مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشاند و درست و نادرست آن را تذكر دهند.»
خب، بسمالله، درست و نادرست آن را تذكر دهند. خود آقاي خوئينيها بگويد شيوه و روش درست كدام است؟ اما خبري از اين درستي و نادرستي نيست!
وي ادامه ميدهد: «اما اگر مبناي تصميمات اين چند دهه، دانستههايي از مبادي غيرمتعارف است كه در اختيار خواصي از بندگان خداست كه بنده و امثال بنده هيچ حظّي از آن نداريم، در اين صورت آنچه بر كشور، مردم و جمهوري اسلامي ميگذرد، سرنوشتي محتوم و گريزناپذير است.»
چه كسي گفته تصميمات كشور در اختيارخواصي از بندگان خداست؟
تصميمات كشور براساس نصوص حكمراني كه در قانون اساسي آمده است، اتخاذ ميشود. دولتها و مجالس تصميمگيري يكي پس از ديگري با انتخابات مردم ميآيند و ميروند و مسئوليت حسن و قبح تصميمات خود را در فرآيند تصميمگيري قانوني در نهادهاي قانوني كشور بايد بپذيرند.
اگر آقاي خوئينيها غير از آنچه كه در قانون اساسي در مورد آيين حكمراني، راه و روش و شيوهاي دارند بايد در اين نامه ميآوردند. اگر ندارند، همان راهحلهايي كه در فتنه 18 تير 78 و آشوب 88 به آن مبادرت كردند، خب، مردم و رهبري آن را قبول ندارند اين شيوهها تسليم مملكت به دشمن است!
اين كه گفتهاند؛ «بايد مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد (شيوه و روش حكمراني) بگشايند» گويي تاكنون مجاز نبودند.
تاريخ دو دهه اخير نشان ميدهد آقاي خوئينيها و دوستان و همپيمانان او تا سرحد محاربه با نظام مردم پيش رفتهاند. نقد با زبان و قلم كه جاي خود دارد!
شيوه و روش آقاي خوئينيها در به چالش كشيدن سازوكارهاي تصميمسازي و تصميمگيري در نهادهاي قانوني نظام از شوراي عالي امنيت گرفته تا تصميمات دولت، مجلس و نهادهاي قضائي تاكنون جواب نداده است. تسليم ايران به غرب بهويژه آمريكا بدون هيچ آوردهاي كه نمونهاش را در برجام ديديم، رويكرد درستي نيست. از فتنه 78 جنبش ملوچ و منوچ بيرون آمد، از فتنه 88 تشديد تحريمها و از گفتوگوهاي برجامي، خسارت محض. خوب بود ايشان در اين نامه حداقل اشارهاي به روشها و شيوههايي كه دوستان او تاكنون به كار بردهاند، ياد ميكردند و يا اگر روش و شيوهاي براي آينده غير از اينها سراغ دارند، ذكري به ميان ميآوردند.
كساني كه اين فجايع را به بار آوردند، جزء خواص بندگان خدا نبودند، دوستان مجمع روحانيون و خود آقاي خوئينيها بودند.
3- اين كمترين با اين قلم ضعيف و زبان الكن، كوچكتر از آن است كه در مورد شيوه و روش حكمراني دومين امام انقلاب چيزي بگويم، اما در همين حدي كه در قانون اساسي او را به عنوان مسئول مستقيم مسئوليتهاي ذكرشده در اصل 110 قانون اساسي را یادآور ميشود. مسئله تأمين و تضمين امنيت كشور در برابر قدرتهاي بزرگ و قدرتهاي منطقهاي با خون دل در اين دو، سه دهه به دست آمده است. امروز هيچ قدرتي در جهان قادر نيست حتي يك فشنگ به سوي مرزهاي ما و به سوي ملت ما شليك كند. نهتنها به سوي مرزهاي ما، بلكه به حضور راهبردي ما در برخي كشورها شليك كند. دشمن ميداند در اين باره قانون يكي بزنند، 10 تا ميخورند را اجرا خواهيم كرد. اين دستاورد بزرگي است. اگر نخواهيم به آن اعتراف كنيم، بيانصافي است. اگر اين قدرت نبود و ش