طرحی برای دوران ترامپ
با انتخاب ترامپ بعنوان رییس جمهور گمانه زنی ها شروع شده است. برخی از مذاکره و برخی از مقاومت بیشتر میگویند. سوال این است که رویکرد ایران چه باید باشد؟
آقای پزشکیان در انتخابات اعلام کردند که قصد "دعوای" دائم ندارند و از این جهت رویکرد احتمالی دولت مذاکره غیرمستقیم یا مستقیم خواهد بود. اما دو نکته مهم در این میان وجود دارد که احتمالا باعث شکل دهی به گفتگوها و نتیجه ی احتمالی خواهد شد.
اول اینکه خواسته های آمریکا چیست؟
هرچند ترامپ در نطقهای اخیر تنها موضوع را بمب اتم اعلام کرده، اما به نظر میرسد با حضور افرادی همچون پمپئو در کابینه ی وی (و البته جمهوری خواهان در سراسر کنگره)، فهرست منویات آمریکا، به هسته ای محدود نخواهد بود! در واقع احتمال طرح مجدد آن فهرست ۱۲ موردی که پمپئو در دولت سابق مطرح کرده بود، وجود دارد. تعطیلی غنی سازی هسته ای، برنامه ی موشکی بالستیکی، اجازه ی دسترسی تمام وقت و تمام ارض، پایان حمایت از مقاومت، حوثی ها، خروج نیروهای قدس از منطقه، و ... برجسته ترین شروط پمپئو در دولت سابق برای مذاکره با ایران هستند.
دوم اینکه شرایط منطقه و بین الملل چیست؟ بنظر میرسد وضعیت منطقه و بین الملل پیچیده تر از سابق باشد. بعبارتی محور مقاومت در وضعیتی است که ضمن استقبال از پایان جنگ، اصلا مایل به تسلیم نیست. محور روسیه و چین نیز در سالهای اخیر نفوذ و قدرت بیشتری یافته و مثلا با گامهای اخیر بریکس بسوی یک ارز جایگزین نیز در حال حرکت است. بعبارتی وضعیت محور جدید مقابله با نظم آمریکایی قدرت بیشتری یافته است.
در چنین شرایطی، که خواسته های طرف مقابل سنگین و جبهه ی مقاومت و محور ضدنظم آمریکایی، قدرت بیشتری نسبت به قبل دارد، دیپلماسی کشور نیاز دارد هوشیاری کامل را داشته باشد. مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم بعنوان ابزار رسیدن به اهداف ملی یا کاهش فشار داخلی اهمیت دارد اما تبیین این نکته ضروری است که لزوما در شرایط کنونیِ افراط در آمریکا و عهدشکنی های زورگویانه ی پیاپی آنها، بی نظمیِ جهان، و قدرت محور مقاومت، احتمال موفقیت مذاکره در حفظ دستاوردها زیاد نیست. بنابراین، توصیه می شود به موازات این موضوع، تقویتِ سیاستِ منطقه گرایی، کیفی سازیِ نگاه به شرق، و البته حمایت از تولید و انسجام داخلی، در دستور کار قرار گیرد.
تا خسروان چه دانند...
جواد راد