دوران بچگی ما تمام شده! بچه‌ها،اغلب هر وسیله بازی جلویشان بگذاری، به همان سرگرم شده و روز را می‌گذرانند بزرگ‌ترها اما اغلب سبک سنگین کرده و مشغول هر کاری نمی‌شوند و سودمندترها را برمی‌گزینند! با این حال نمی‌دانم چرا در طول روز تقریباً هیچ یا کمتر به «خدا» می‌پردازیم! چرا اول صبح با «او» آغاز نمی‌کنیم! حرف نمی‌زنیم! به زبان ساده و عوامانه،راز دل نمی‌گوییم! از اقیانوس بیکران رحمتش لؤلؤ و مرجان‌ها صید نمی‌کنیم! خوشا به حال آنان که این درگاه یکتای خیر و برکت را از آغاز زندگی شناختند و همواره در کوی«او» معتکف شدند! چه شدند و به کجاها رسیدند! حالا وقت آه و افسوس نیست! فرصت غنبرک و چنبرک و زانوی غم نداریم! بیاییم از همین امروز،از صبح با «خدا» آغاز کنیم راست و حسینی با «او» حرف زده و راز و نیاز کنیم و سر زلف مقدرات مان را به مشبک های ضریح رحمتش دخیل بسته و گره بزنیم: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ همین ✋