🌀
به نام تحولخواهی به کام دینستیزان
📝 درنگی در راهبردهای آقای اکبرنژاد
🖋 علی مهدوی
🔹 چندی پیش آقای اکبرنژاد در یک رسانه عمومی به طرح مباحثی شاذ درباره لباس روحانیت پرداخت. مطالبی که ظاهری فقهی داشت؛ اما از همان ابتدا مشخص بود دیر یا زود خوراک تبلیغاتی دشمنانی خواهد شد که زمانی به زور سر نیزه نتوانستند لباس روحانیت را از روحانیت بگیرند؛ اما امروز به شدت به دنبال راههای نرم برای تحقق اهداف خویش هستند. در همان ایام، مناهج خطاب به آقای اکبرنژاد هشدار داد: «بر فرض که هیچ مدرک شرعی برای لباس روحانیت موجود نباشد؛ آیا صرف خوشحالی
#دشمن از اقدام شما و تاریخچه مبارزهاش با این لباس، برای شما کافی نیست؟!»
عاقبت آقای اکبرنژاد به قدری روی این موضوع، مانور رسانهای ایجاد کرد که بیبیسی وارد معرکه شد و به تبع آن دیگر رسانههای ضد انقلاب. ای کاش قدری از پوسته تحلیلهای فقهیانگارانه بیرون میآمدند و در تحلیلشان احتمال سوءاستفاده دشمن را نیز لحاظ میکردند.
🔹 این تنها اشتباه عملیاتی و راهبردی آقای اکبرنژاد نیست. پیش از این نیز به قصد تحولخواهی و با نیت پیشرفت حوزه علمیه و اعتلای انقلاب نیز آب به آسیاب دیگران ریختهاند؛ از جمله خطاهای راهبردی وی از قرار ذیل است:
1⃣ بمباران یأس و نومیدی در میان آحاد روحانیت و حتی تسری آن به خانوادههای روحانیون: هیچ انقلابیِ حوزوی، منکر لزوم تحول حوزه علمیه نیست؛ اما راه به ثمر نشستن تحول هم تبر زدن بر امید طلاب نیست. براستی بهجای فعالکردن انگیزههای جدی مطالبهگری در طلاب، چرا نامیدشان کنیم.
2⃣ سیاهنمایی: تصویری که آقای اکبرنژاد از حوزه علمیه نشان میدهد همواره نشانگر مخروبهای است که نهتنها هیچ نقطه قوت و آثار مفید اجتماعی نداشته بلکه به مراتب به زیان انقلاب و اسلام عمل کرده است!!
3⃣ تحلیلهای عقیم: بیانات وی درباره لباس روحانیت و قضاوتش درباره خروجی تربیت حوزه علمیه از این قرار است: «لباس روحانیت، لباس آقایی کردن است و نه خدمت و نوکری! حوزه به ما آقابودن را یاد میدهد نه خاکساری را! ما را طلبکار احترام و خدمت بار میآورد نه بدهکار دین و مردم».
براستی اگر حوزه علمیه بجای خاکسار، فرعون تربیت میکند؛ چرا در بحرانهای اجتماعی و حوادث طبیعی هزاران طلبه بدون کمترین چشمداشت باید ترکِ خانه و خانواده کنند و سرازیر مناطق حادثهزده شوند؟!!
4⃣ فقدان عقلانیت انقلابی: اگر مطالبهگری و انقلابیگری در ریل عقلانیت حرکت نکند جز تخریب و هزینه، نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت. وی به دلیل شدت نیاز انقلاب به حوزه علمیه سعی دارد حوزه علمیه را در سریعترین زمان ممکن به بالاترین نقطه انقلابیگری و آرمانهایی که تصویر کرده است برساند. وقتی به وضع موجود مینگرد (تحول را زمانبر میبیند اگر ناممکن نبیند)؛ همین امر موجب خشمی میشود که خروجیاش یا توهین به بزرگان حوزه علمیه است یا توهین به ساختارها و نهادهایی که با خون دل رهبری و صبر انقلابی ایشان از لابلای هزاران مانع، در حوزه علمیه قد برافراشته و جوانه زدهاند. تعابیر وی درباره مجمع نمایندگان طلاب، شاهدی است بر این مدعا.
5⃣ تحریم و تخریب بجای اصلاح و تقویت: درست زمانی که بیم ورود افراد غیر انقلابی، سکولار یا بیتفاوت در مجمع نمایندگان طلاب میرود وی یکباره فرمان تحریم انتخابات آن مجمع را صادر میکند. چرا؟ چون آن را مولودی از بدو تولد، مرده میپندارد. مولودی که چون ذیل جامعه مدرسین تعریف شده است پس مشخص است نتیجهای ندارد و باید از اساس، نهادش منهدم گردد!!
6⃣ دستور به نافرمانی مدنی بجای تلاش و مبارزه: فقدان صبر انقلابی منجر میشود سراغ خطرناکترین گزینهها برویم. لذا آقای اکبرنژاد، امتحانات حوزه علمیه و حضور در کلاسهای درس را نیز به تیغ تیز تحریم میکشد. با وجود توهین به افرادی که گردن به تحریم ندادند، حتی شاگردانش در امتحانات و انتخابات مجمع نمایندگان شرکت کردند و وی را تنها گذاشتند.
7⃣ آمارهای برساخته از تخیل: آقای اکبرنژاد هیچگاه اعلام نکرد دقیقا بر اساس چه محاسبه علمی و منطقی آمارهایش را اعلام میکند!! اینکه 70 درصد اصول زائد است! اینکه نیمی از فاصله مردم از روحانیت به دلیل لباس روحانیت است!! و آمارهای دیگر... براستی این نوع گزارشهای آماری بدون پشتوانه، چیزی جز شانتاژ و عملیات روانی است؟!
8⃣ شدید الانتقام: برخی محتواهای کانال ایشان برای برخی که ساده از مطالب آن کانال عبور میکنند نامفهوم و بی ربط است؛ مثل تاختن علیه تولیت جدید آستان قدس رضوی، آیتالله شبزندهدار و ...؛ البته اهل اطلاع میدانند اگر کانال وی از کسی کینه داشته باشد به هر حشیشی چنگ میزند برای مسلوب الحیثیه کردن آن فرد!!
🔹 بنظر نگارنده موارد فوق کفایت میکند برای اثبات این ادعا که مسیر تحول بدون عقلانیت و صبر، نه تنها هموار نخواهد شد؛ بلکه صعبالعبورتر از گذشته نیز خواهد شد.
@Manahejj