❤یا حسین❤
🍂شب جمعه ای بود قافله ای رسید کربلا حرم امام حسین علیه السلام مشرف شدندملا عباس می گوید:
رفتم کنار ضریح امام حسین علیه السلام زیارت خواندم
رفقاش گفتن ما عباس برای ما روضه بخوان دفترچه نوحه آن را باز کردم نوحه حضرت علی اکبر آمد.
🍂روضه علی اکبر خواندم صدای ناله همه در حرم امام حسین علیه السلام بلند شد.
مجلس تمام شد و آمدیم برای استراحت،ملا عباس می گوید:
🍂در عالم خواب دیدم کسی در اتاق را می زند بلند شدم در را باز کردم دیدم غلامی ست.
گفت:ملا عباس توئی؟
گفتم؟بله چه کار دارید؟
گفت:بشارت به شما بدهم امام حسین علیه السلام سلام رساندند،حضرت می خواهند به دیدن اهل قافله بیاید.
🍂ملا عباس می گوید در عالم خواب دوستانم را صدا کردم و همه با ادب و احترام منتظر ماندیم طولی نکشید که جمال ابی عبدالله نمایان شد.
خواستم به رسم احترام بلندشم که حضرت اشاره کرد و فرمود:
به حق من حسین بلند نشوید شما تازه رسیده اید،خسته اید.
🍂فرمود ملا عباس می دانی برای چه من به دیدارشما آمده ام؟
من با شما سه کار داشتم.
🍂۱_اول اینکه هرکس زائر ما باشد بل دیدنش می رویم (رحمت خدا به این ناله ها)
🍂۲_دوم یک پیرمرد آرزوی کربلا داشت نتوانست با شما بیاید در جلسه شهرتان خدمت می کند سلام مرا به او برسانید.
🍂سوم ملا عباس اگر شب جمعه کربلا بودید ورفقا را به حرم ما آوردید روضه خواستید روضه بخوانید روضه علی اکبر نخوانید
🍂مگر نمی دانید شب های جمعه مادرم فاطمه
کربلا میهمان من است...🍂
📚کرامات الحسینه ص۱۵
گل واژه های محرم ص۵۵
❤صل الله علیک یا ابا عبدالله❤
عاشقان امام حسین علیه السلام
@dastanhavehkaytha