آگاهی امام جواد ـ عليه السّلام ـ ازنیات درونی «محمد بن حمزه از محمد بن علي هاشمي نقل کرده که او گفت: صبح روز ازدواج امام جواد ـ عليه السّلام ـ با ام الفضل بر او وارد شدم و به علت دارويي که شب قبل خورده بودم عطش مرا فرا گرفته بود ولي از حضرت خجالت کشيدم آب طلب کنم, امام به صورتم نگاهي کرد و فرمود: خيلي تشنه اي درست است؟ گفتم: بله حضرت به غلامش فرمود آب بياور من با خودم فکر کردم الان برايم آب زهرآلود مي آورد، غلام آب را آورد حضرت لبخندي زد پس آب را از غلام گرفت و مقداري نوشيد سپس به من داد و من نوشيدم, مدت زيادي نزد حضرت ماندم, دوباره تشنه ام شد حضرت بار ديگر آب طلبيد و همان کاري را که دفعه اول انجام داده بود انجام داد. محمد بن حمزه گفت که محمد بن علي هاشمي به من گفت: به خدا سوگند ابو جعفر ـ عليه السّلام ـ آنچه را در دلها باشد مي داند همچنانکه شيعيان مي گويند».[5]