ما وقتی به تاریخ تشیع نگاه میکنیم، شیعه در نسبت با کربلا و در نسبت با روضه اباعبدالله علیه السلام یک رازی را و یک سری را متوجه میشود و آن سر او را در مسیری و در راهی قرار می دهد که حضور او موثر میشود .
ما حداقل در نسبت با شهدای بزرگ خودمان این معنا را میتوانیم تصدیق کنیم که ما در دفاع مقدس و در انقلاب اسلامی در توجه به این کربلا از یک نوجوان چهارده ساله تا یک پیرمرد هفتاد ساله احساس ثمر میکردند و احساس میکردند که ولو اینکه یک لیوان آبی دست کسی بدهند، آن کارشان موثر در یک مسیر است یعنی آن کار را هم یک کار ساده تلقی نمیکردند . شاید آن کار ساده در نظر آن ها مساوی بود با آن همه کارهای بزرگی که اتفاق می افتاد.
و کربلا به عنوان راهی است که در توجه به آن ما میتوانیم حضور تاریخی خودمان را پیدا کنیم و این حضور تاریخی کیمیایی است که با قرار گرفتن در آن ، کمترین سرمایه های ما و شاید کمترین اقدامات و تصمیمات ما یک حرکت موثر و یک اقدام موثر خواهد شد.
حاج قاسم سلیمانی در آن آخرین دیدارش وقتی با مجموعه سپاه صحبت میکند ، آنجا تاکید میکند که آن راز و رمز سپاه عمل مقدس است و آن عملی است که در نسبت با حضرت اباعبدالله اتفاق می افتد و آنجاست که دوباره یادآوری میکند که ما در توجه به حضرت اباعبدالله ع یک راه گشوده ای در مقابل ماست هیچ بن بستی در مقابلمان نیست...
خب همه ی ما میدانیم آن کاری که حاج قاسم در منطقه کرد ، به جهات داخلی و به جهات خارجی ، راه پر فراز و نشیبی و شاید بگوییم راه محالی است. حضور جمهوری اسلامی در منطقه و رسیدن جمهوری اسلامی به مرزهای فلسطین اشغالی، به نظر ماها یکی از محالات بوده است . به چند دلیل : یکی به دلیل حضور جدی آمریکایی ها در منطقه هم به لحاظ تسلط نظامی و هم تسلط بر گروه های سیاسی . دوم به دلیل داخلی : ما بعد از سال 88 فضایی را در سیاست داخلی خودمان داشتیم که شعار نه غزه نه لبنان در میان بود و شاید حتی تا حدود زیادی بین مذهبی ها هم این شعار جا افتاده بود که ما باید کشور خودمان را اداره کنیم و چه سر و کاری داریم با غزه و لبنان . وحتی به لحاظ دولت مردانی که از سال 92 دولت را بدست گرفته بودند ، که شاید به نوعی مخالف این حضور منطقه ای بودند.
خب حالا حاج قاسم در اینجا چه راهی را طی میکند؟ آن راه و آن مسیری را که برای دوستانش روایت میکند ، که ما در توجه به کربلاست که راهی برایمان باز میشود که هیچ بن بستی در مقابلمان نیست و در واقع خودش این مسیر را طی کرده است و دارد روایت میکند که اگر من امروز توانستم این حضور قدرتمندانه را در منطقه ایجاد کنم، راهش راه امکانات نبوده است راهش راه آن تدابیر مرسوم مقابله نبوده است بلکه خودمان را در قصه ی کربلا وارد کردیم که کوره راه به این نتیجه رسید و امروز جمهوری اسلامی علاوه بر اینکه بر خطر داعش که یک خطر بین المللی است ، فایق آمده مسیری را طی کرد که یاسراییل و آمریکا هم در مخمصه ی آن راهی قرار گرفتند که حاج قاسم رفت.
بشر امروز در بی تاریخی خودش و در جدا شدن از آن عهد تاریخی خودش، گرفتار روزمرگی ها شده و در تکاپوی بدست آوردن توانایی ها و امکانات هست برای اینکه بتواند موثر باشد و هرچقدر بیشتر تلاش میکند و در این راه قدم بر میدارد از خودش و از آن وجود خودش دورتر می شود و گرفتار یک نحوه پوچی و به اصطلاح نیهیلیسم میشود و بعد در این پوچی و نیهیلیسم برای فراموشی آن باز به مشغولیت ها روی می آورد.
"ما و راه کربلایی شهید رئیسی..."
#روضه_سها