می‌شود مسلمان باشی و رو به قبلۀ‌ محمدی نماز بگذاری،‌ اما دلت بندۀ دنیا باشد و در آستانۀ پول و هوا و هوس سر به سجده بگذاری. می‌شود قرآن بخوانی و از تفسیر و تأویلش بگویی، اما معبودت شیطان باشد و فرمانبردار او باشی. می‌شود مسلمان باشی و با بندگی دنیا و سرسپردگی به شیطان، امام بر حقت را تنها بگذاری و حتی در مقابلش بایستی و بالاتر از آن، با او بجنگی و دستت را به خونش آلوده کنی و دقایقی بعد، خون را از دستت پاک کنی و وضو بگیری و به نماز بایستی. این «می‌شود»هایی که در کربلا به «شد»ها تبدیل شد، دغدغه‌هایی است که روز مرا به شب تبدیل کرده. آقا! اگر تو بیایی و این «می‌شود»ها دربارۀ ما محقق شود، چه خاکی باید به سر بریزیم؟ ما بیچارگان را از پرتگاه این «می‌شود»ها نجات بده. شبت بخیر امید بیچاره‌ها! _محسن‌عباسی‌ولدی 🌱