😍 ☺️🙏👇 سلام روزتون بخیر ما یه خانم توی فامیل داشتیم که بنده خدا زیاد حال روحیش مساعد نبود. به شدت حسود بود و چشم دیدن ذره ای خوشبختی دیگران رو نداشت. یعنی کافی بود کسی رخت و لباسی بخره و یا یه تیکه طلا، دور و برش باشه، پدر، شوهر، بدبختش رو در می‌آورد و اون قدر بهش فشار می‌آورد که مجبور میشد برای اونم بخره. همیشه در حال خرید بود. حالا یا خرید رخت و لباس یا خوردنی‌های مختلف و متنوع ، یا وسایل خونه.... بیشتر وقتا داشت پشت سر بقیه حرف می‌زد. و یا فتنه اندازی می‌کرد. اگر دو نفر با هم خوب بودند، کاری می‌کرد که دوستی بهشون زهر بشه. همیشه در حال مقایسه ی خودش با دیگران بود و لُب کلامش همیشه این بود که چرا، فلانی بیشتر داره، بیشتر میخره، بیشتر میخوره، چرا همه با فلانی بهتر هستند، بهش بیشتر احترام میذارن و این جور حرفها. جوری شده بود که اگر کسی میخواست یه زن بی شخصیت و پاچه پاره رو مثال بزنه، اونو مثال میزد. بنده خدا شوهرش هم زیادی پاش کوتاه میومد ولی گاهی دیگه کارد به استخونش می‌رسید و دعوا های بدی می‌کردند. خلاصه دیروز با همون خانم و شوهرش توی جمعی مهمان بودیم. البته خودمونی بودیم. دیدم شوهرش خیلی کنارشه، مدام سر روی شونه ی خانمش میذاره. کلام جان رو از پشت اسمش نمیندازه. و هر کاری که خانمش میگه، آقا سریع انجام میده و هر چیزی که میخواد فوری براش تهيه میکنه. خانمش هم بر خلاف همیشه، نه از سر حسادت حرف می‌زد، نه فتنه ای به پا می‌کرد، نه کاری به کار بقیه داشت. تازه از خیلی بابت ها هم کمک حال بود و هوای بقیه رو داشت. من البته حسودیم نشد و حتی خوشحال هم شدم که این زوج رو در آرامش دیدم. و پیش خودم گفتم که این زن توی این همه سال، کمبود محبت داشته و تمام رفتارهاش از سر کمبودهاش بوده. و با رفع اون کمبود از طرف شوهرش، دیگه رفتارش نرمال و متعادل شده. گاهی آدم ها، از یه بابت زیاد رنج می‌برند و سختی می‌بینند و به خاطر همین هم هست که رفتارهای خاصی نشون میدن. از این به بعد، اگر کسی رو دیدم که رفتارش باب میل من نبود، سعی می کنم قضاوتش نکنم. و ببینم پشت رفتارهاش چی پنهان شده و دلیلش برای انجام اون رفتارها چی بوده.