هدایت شده از مستِ‌مغموم .
من همیشه ناکافی بودم ، واسه خودم ، رفیقام ، خانوادم ، اونقدر محبوب نبودم که دوستام دوستم داشته باشن ، الانم میتونم شرط ببیندم هیچکدوم از رفیقام دوستم ندارن ، چیزی نداشتم واسه محبوب بودن ، نه خیلی خوب بودم و نه خیلی بد ، شاید همین حد ِ وسط داشتنه بهم حس ناکافی بودن داد.