. زنان عفیف و پاک‌دامن؛ چنان‌که خداوند دربارۀ حضرت مریم می‏‌فرماید:«الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها». (تحریم، ۱۲)؛ ۲. زنان شوهردار؛ زیرا شوهر نقش حفاظت از عفّتِ زن را به‌عهده دارد. مراد از «الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ» در آیۀ مورد بحث، همین معنی است؛ ۳. زنان آزاده که اسیرِ جنگی نبوده و کنیز نیستند؛ زیرا اسارت سبب پاره‌شدن پرده‌‏های عفّت و حیای زن می‏‌گردد و بی‏‌عفّتی در میان کنیزان شایع بوده است. مراد از «الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ» در آیۀ بعد، این معناست. کلمۀ «مُسافِحِینَ» از «سفاح» به معنای زنا می‌‏باشد. اسارت برای زنان کافر، به منزلۀ طلاق آنان از شوهران است؛ مثل ایمان‌آوردن زن، که اگر شوهرش به کفر ادامه دهد، ایمان‌آوردن او را از شوهر جدا می‏‌کند. ازدواج با زن شوهردار، از نظر اسلام حرام است، از هر مذهب و ملّت که باشد. ولی چون اسارت به منزلۀ طلاق است، زن اسیر، پس از اسارت به مدّت یک‌بار قاعده‌شدن، و اگر باردار است تا وضع حمل باید عده نگهدارد و در مدّت عده هیچ‌گونه ارتباط زناشویی با او جایز نیست. این طرح زناشویی به عنوان همسر یا کنیز، از طرح بازگرداندن به کفّار یا رهاکردن و بی‌‏سرپرست گذاشتن، بهتر است. کلمۀ «متعة» همچون کلمۀ حج، صلوة، ربا و غنیمت، دارای معنای شرعی است؛ نه لغوی. بنابراین به قول علّامه در تفسیرالمیزان شکّی در آن نیست که مراد از جملۀ «اسْتَمْتَعْتُمْ» مُتعه است. پرداخت اجر، «فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» در مُتعه مربوط به استمتاع است؛ «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ» درحالی‌که اگر مراد آیۀ نکاح دائم باشد، با خواندن عقد مهریه لازم است؛ خواه استمتاع بشود یا نشود. لکن قبل از آمیزش اگر طلاق صورت گرفت، نصف مهریه پرداخت می‌‏شود.