🌼 ادامه داستان...،(قسمت آخر این فصل ) اشعری تصمیم می گیردبه سامرا سفر کند.باهراس به محله درب الحصا می‌رسدو مخفیانه خود رابه امام می‌رساند.پرسش درباره است وحضرت پاسخ میدهد...پس ازمدتی لبخندی بر لبان امام نقش می بندد. به فرمان امام‌کنیزی می‌آید که پوشیده ای در بغل دارد. ایشان برقعه سپید را کنار می زند وسیمای تابناک کودکی 💫آشکار می‌شود. اشعری به سیمای مهتابی 💫پسر می‌نگرد وحیرت زده است. امام می‌فرماید؛احمد بن اسحاق!اگر نه این بود که نزد خداوند عزوجل و پیشوایانش گرامی هستی،پسرم را از تو نیز پنهان می‌داشتم. هم‌نام و هم رسول خداست،اوست که سراسر زمین را از داد لبریز می‌کند آنچنان که از ستم آکنده شده است.او در میان‌این امت بسان خضراست و ذوالقرنین. سوگند به آفریدگار چنان غیبتی خواهد داشت که درآن جز کسی که خداوند تعالی او رابر امامتش ثابت قدم نگه داشته وبرای نیایش به شتاب فرجش موفقش گردانیده،از هلاکت رهایی نمی‌آید. اشعری میپرسد؛سرورم آیا نشانه ای هست تا دلم آرام گیرد؟ امام به چهره مهتابی پسر محبوبش می نگرد. ناگهان اشعری از سخنهای کودک غافلگیر می شود " من بازمانده خداوند در زمینم،انتقام گیرنده از دشمنانش.ای احمد بن اسحاق!پس از آنچه اینک عینی دیدی،نشانه مجو!" امام حسن عسکری(ع) می فرماید؛ ای احمدبن اسحاق!این فرمان راز وغیبی ازغیبهای خداوند است.آنچه به تو داده وگفته ام برگیر و پنهان ساز وازسپاسگزاران باش تا باما در فرادست(بهشت و جایگاه بلند پایه باشی) حکیمه خاتون میگوید؛ من پس از چهل روز ازولادت این فرزند طبق دعوت امام عسکری(ع) به خانه اش رفتم.وقتی وارد اتاق حضرت شدم ناگهان دیدم همان کودک چون آفتاب درخشنده💫 درمقابل پدر راه می رود وبه اندازه یک فرزند دو ساله می ماند. تعجب کردم و پرسیدم که ای سرور من آیا این‌کودک به اندازه دو سال رشد کرده است؟ حضرت تبسمی کرده و فرمود: (فرزندان پیامبران و جانشینان پیامبران که به مقام پیشوایی و امامت برگزیده می شوند،رشد ونموشان همانند سایرین نیست،فرزند ما اهل بیت در شکم مادر سخن می گوید،قرآن می‌خواند پروردگارش عبادت می کند و هنگامی که به دوران شیرخوارگی می رسد،فرشتگان در هر بامداد و شامگاه بر او فرود می آیند و فرمانش را اطاعت می کنند..) در عین مخفی و پنهان نگه داشتن این ولادت و مولود مبارک،امام عسکری(ع) خبر ولادت (ع) را ازهنگام ولادتش تاهنگام شهادت خویش،به مورد اعتمادش اعلام می‌کند وبارها آقازاده را به دوستان وخویشان نزدیکش نشان داده تا آنان از وجودش آگاه شده وبه خاص خبر دهند وبه آنها امر می نماید که این موضوع را کتمان کنند. ادامه در فصل بعدی ... @MarefatEmam🍃🌺