استادعلی کفشگرنوری
سلام
شعری تازه برای حضرت مادر
زهرا همان کسی ست که مادر بخوانمش
درّی گران بهاست که گوهر بخوانمش
خیرکثیر حضرت داور
بخوانمش
باید به شوق آیم و کوثر بخوانمش
باحشر و دهر و واقعه
محشر بخوانمش
...................
دربحر علم، علّم الاسماست فاطمه
مرضیه و زکیّه و زهراست فاطمه
بر طاق عرش شاخه ی طوباست فاطمه
مجنون علی و لیلی و لیلاست فاطمه
باید برای مرتضی دلبر بخوانمش
........................
زهرا همان کسی که خدا در فضایلش
کرده ست نور پاک خودش را شمایلش
والشمس و والضحی شده نقش حمایلش
یعنی که عرشیان همه یک عمر سائلش
بگذار بهر آسمان لنگر بخوانمش
...........................
صدیقه و حبیبه و حوراست فاطمه
فرقان و نور و کوثر و اسراست فاطمه
عیسی و نوح و حضرت موسی ست فاطمه
یعنی که نور آدم و حوّاست فاطمه
باید به احترام ، پیمبر بخوانمش
.........................
او دختری که از برکات محمّد است
قدّیسه ای که از جَلَوات محمّد است
محبوبه ای که شاخه نبات محمّد است
عطر وجودی اش صلوات محمّد است
او مُشک مصطفاست
معطّر بخوانمش
........................
زهرا نگو ستوده ی هفت آسمان بگو
صدها هزار آینه ی ناگهان بگو
صدها هزار حوری در خود نهان بگو
اصلا" بیا و بارقه ی کهکشان بگو
مانند نجم و نور،
منوّر بخوانمش
.......................
اللّه اکبر آن همه آقا که پرورید
در دامن ولایتش مولا که پرورید
آن یازده ستاره زیبا که پرورید
مانند خویش آن همه زهرا که پرورید
حالا سزاست حضرت مادر بخوانمش
.......................
حیدرکسی که حضرت زهراست همسرش
زهرا کسی که حضرت مولاست شوهرش
زهرا کسی که عرش خدا شد معطّرش
دل برده ازخدا و
علی و پیمبرش
لب باز کرده ام که فراتر بخوانمش
........................
این قوّتی که هست به بازوی مرتضی
این عشق فاطمه ست به یاهوی مرتضی
این ضربه ها که می رسد از سوی مرتضی
نیروی فاطمه ست نه نیروی مرتضی
حالا به جاست فاتح خیبر بخوانمش
......................
او مادر است و مادری اش فرق می کند
اوکوثراست و سروری اش فرق می کند
یعنی که ذرّه پروری اش فرق می کند
ما نوکریم ونوکری اش فرق می کند
بر من رواست برتر و بهتر بخوانمش
یا زهرا مددی
علی کفشگر