#ادامه ماجرای بی بی مریم...
... میره سونو گرافی و متوجه میشه شکمش باد کرده و خالیه چیزی داخلش نیست! بسیار شگفت زده میشه که چجور همچین چیزی ممکنه. که دکتر بهش میگه احتمالا قرصی بهت دادن و باعث شده شکمت اینجور بشه و به نظر بیاد که باردار هستی. دختر که قضیه رو فهمید به روستا میره و به خانم های روستا این موضوع رو میرسونه، خانما هم تایید میکنن که وقتی میرفتن اونجا بی بی مریم بهشون شربتی میداده و بعد براشون دعا میکرد! وقتی بی بی مریم لو میره داخل خونه زندانیش میکنن تا پلیس برسه، هرچقدر التماس میکنه مردم روستا که با احساساتشون بازی شد رضایت نمیدن. پلیس دستگیرش میکنه و با شکایت مردم روستا روانه زندان میشه.
کلاهبردار های زیادی هستن که از نقاط ضعف مردم سوء استفاده میکنن و بفکر جیب خودشون هستن. خیلی از مواردی که خودشون رو دعا نویس و... معرفی میکنن در واقع قصد خالی کردن جیب مردم رو دارن.
بابت تاخیر در ارسال داستان حلالمون کنید🌸
این داستان نزدیک به داستان واقعی بود با کمی تغییر در اسامی و جذابیت بیشتر.
داستان شماره 2 ادامه داره...