🌠 مجلس در راس امور است وظیفه اصلی و قانونی مجلس قانونگذاری و نظارت است و وظیفه اجرا با دولت. هر جا هم مشکل لاینحلی بوجود بیاید، مجلس می‌تواند با تصویب قانون و تذکر و استیضاح نقش خود را اعمال نماید. اگر قرار باشد نماینده وارد حوزه آبرسانی و گاز رسانی و گوشت رسانی و دارو رسانی و مدیر رسانی باشد، پس وظیفه استاندار و فرماندار و سایر تشکیلات دولتی چیست؟ دخالت نماینده‌های محترم در امور اجرایی باعث نابسامانی امور می‌شود. نمی شود نماینده یک شهر از ساخت بیمارستان گزارش کار بدهد و نماینده دولت هم آن را تکرار نماید. البته همراهی و هم افزایی چیز خوبی است. آنچه ناپسند است دخالت و امر و نهی در کار مدیران اجرایی است و امیدواریم روزی این قصه تلخ پایان یابد. دخالت نمایندگان محترم در امور اجرایی به دلایل مختلفی جزو مشهورات زمانه شده است خصوصاً در شهرستانهای کوچک و امید است مردم مطالبه اصلی خود را در خصوص دو وظیفه اصلی آنها مطالبه نمایند. قانون خوب‌ و نظارت به موقع می‌تواند باعث تحول اساسی در کشور شود. برای حل مسائل کشور نیاز به قانون خوب است و لاغیر. حل بلبشوی فضای مجازی، حل فرار مالیاتی، حل فاصله دریافتی‌های کارکنان، حل مشکل فرایند انتخاب کارگزاران و مدیران، کم کردن فاصله فقر و غنا و امثالهم نیاز به قانون جامع و مانع دارد. مجلس مصوب می‌کند حداقل دریافتی ده میلیون و حداکثر ۷۰میلیون. آیا این عادلانه است؟ آیا ۱۰میلیون و ۷۰میلیون فرق ندارد؟ آیا این لقمه به عدالت است؟ آیا نمی‌شد به جای ۷برابر چهار برابر تصویب می‌کرد؛مثل بسیاری از کشورها از جمله کشورهای اروپایی. تازه کسی که دریافتی ۷۰میلیون دارد معمولا وضعش هم بهتر است؛ بالای شهر زندگی می‌کند، شاسی بلند دارد، وضع درس و درمان و مشق و دانشگاه و تفریحاتش هم بهتر است اما کسی که حداقل حقوق ده میلیونی میگیرد نه ویلا دارد، نه ماشین دارد، نه دست فرزندانش به مدرسه غیرانتفاعی می‌رسد و نه گوشت و برنج کافی می‌تواند تهیه کند. تازه نمایندگان محترم زیر بار افزایش نردبانی حقوق ۷۰میلیونی هم نمی‌روند. هر قانونی اگر پیوست عدالت نداشته باشد، به نفع پر درآمدها و پرخورها می‌شود. گوهر هر قانونی باید عدالت باشد. چرا یک نفر از دریافتیش اطلاع رسانی نمی‌کند و دریافتی بهمن ماهش را شفاف نمی‌کند مگر اینکه سایت مجلس هک شود. این تفاوت دریافتی‌ها ناعادلانه است. قانون شفافیت هم اگر اصرار و مطالبه و پیگیری مردم و نخبگان نبود، معلوم نبود چه سرنوشتی پیدا می‌کرد. به هر حال خون به جگر شد! نماینده باید صدای ملت باشد، صدای دریافتی‌های ده میلیونی باشد، صدای عدالت باشد، صدای مدرس باشد، صدای ساده زیستی باشد و....اگر اینگونه شد، می‌شود نماینده تراز نظام ج. اسلامی ایران. مجلس در راس امور است و نباید اجازه دهد نابرابری‌ها هر روز افزون گردد. یک نفر همیشه مستاجر باشد و یک نفر خودش و توله‌هایش خوش چرانی کنند. زعفرانیه نشین نمی‌تواند زیغانیه نشین را درک کند مگر این که خودش از جنس محرومین باشد و ساده زیستی مرام او. ناگفته نماند قوانین خوبی هم در مجلس انقلابی تصویب شد اما هرگز کافی نیست. مردم نمره بالای ۱۷ از مجلس انتظار دارند نه عملکرد ناپلئونی! بماند بقیه‌اش والعاقبه للمتقین