11.34M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
خاطره اى از زبان مرحوم آيت الله مهدوى كنى: 💢 ‎🔹 در آن زمان در كمیته مشترك ضدخرابكاری ساواك (موزه عبرت ايران) شخصی به نام "عضدی" بود كه معاون كمیته مشترك و آدم شقی‌ای بود.عضدی در جلسه‌ای كه بعد از دو، سه ماه تشكیل شد و ما از سلول‌های انفرادی بیرون آمدیم، ما را دور هم جمع كرد. آیت‌الله طالقانی، آقای لاهوتی، آقای انواری، آقای هاشمی، بنده و آقای منتظری در آن جلسه حضور داشتیم. عضدی در آن جلسه گفت: این مهدوی كنی تا حالا یك كلمه راست به ما نگفته، هر چه می‌گوید دروغ می‌گوید؛ لذا آقایان را به اوین بردند و بنده را به سلول انفرادی پایین بردند. می‌گفتند این آدم را باید قدری بیشتر گوشمالی بدهیم تا بِبُرَد. ‎🔹پاهایم در اثر شلاق زخم بود، مرا به بهداری آنجا برده بودند كه پانسمان كنند. همین عضدی رد می شد به من گفت مهدوی، توی باغ آمده‌ای یا نه؟ به او گفتم من از اول توی باغ بودم.